ابنمرزوق
اِبْنِ مَرْزوق، نام مشترک افراد خاندانی مالکی مذهب از مغرب. اصل ایشان از جنوب افریقیه بود که به تلمسان مهاجرت کردند و در آنجا سکنی گزیدند. بیش از 10 نفر از افراد این خانواده جزو بزرگان علم و ادب و فقه و سیاست بودند و بیگمان 2 تن از آنان: محمد خطیب و محمد حفید تأثیر بسزایی در فرهنگ مغرب اسلامی برجا نهادهاند. مرزوق که مرازق...
ابنمریم
اِبْنِ مَرْیَم، ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد، شریف ملیتی مدیونی تلمسانی (پس از 1014ق/1605م)، فقیه مالکی، مورخ و ادیب. از تاریخ تولد و مرگش اطلاع درستی در دست نیست. از کتاب البُستان او برمیآید که او تا سال 1014ق در قید حیات بوده است (ص 1314؛ حفناوی، 152). وی در تلمسان به دنیا آمد، آنجا زیست و همانجا درگذشت (نویهض، 184...
ابنمزاحم
اِبْنِ مُزاحم، نک: نصر بن مزاحم. </p>
ابنمزرع
اِبْنِ مُزَرَّع، نک: یموت بن مزّرع. </p>
ابن مستوفی اربلی
اِبْنِ مُسْتَوْفیِ اِرْبِلی، ابوالبرکات شرفالدین مبارک بن احمد ابن مبارک بن موهوب بن غنیمهٔ بن غالب لخمی اربلی (564 -637ق/ 1169-1239م)، مورخ، ادیب، شاعر، آشنا به علم حدیث و متبحر در فن استیفا. وی در اربل (در عراق کنونی) متولد شد (یاقوت، 1/187؛ ابن خلکان، 4/174). بسیاری از افراد خاندان وی اهل فضل و ادب بودهاند. پدرش، اب...
ابن مسجع
اِبْنِ مِسْجَح، ابوعثمان (یا ابوعیسی) سعید بن مسجح، بنیانگذار موسیقی و سرایش هنری1 (غناء المتقن) عرب و یکی از بزرگترین موسیقیدانان و خوانندگان سدهٔ 1ق/7م. ضبط مشهور نام او چنانکه گفته شد، «ابن مسجح» است، ولی به صورتهای دیگری نیز آوردهاند (فامر، «تاریخ2»، 77 ؛ کوسن دوپرسوال، .(414 تاریخ تولد وی به درستی معلوم نیست، اما...
ابن مسدی
اِبْنِ مَسْدی، ابوبکر، محمد بن یوسف بن موسی ازدی مُهَلّبی، غرناطی ملقب به جمالالدین (599 - شوال 663ق/1203- ژوئیه - اوت 1265م)، محدث، مقری و فقیه اندلسی. کنیهٔ وی را «ابوالمکارم» نیز گفتهاند. مسدی نام جد اعلای او، زید بن روح بن عبدالله و موطن اصلیش ظاهراً غرناطه بوده است (ابن فرحون، 2/333؛ ابن حجر، 5/438). در 3 سالگی،...
ابن مسره
اِبْنِ مَسَرَه، محمد بن عبدالله بن مسرّهٔ جبلی قرطبی (7 شعبان 269-319ق/19 آوریل 883 -931م)، متفکر و عارف اندلسی. عبدالله، پدر ابن مسرّه، گویا از موالی بنی امیه یا یکی از قبایل بربر به نام ابوقُرّه در اندلس بوده است، اما چهرهٔ سرخ و سفیدش نمایانگر آن بوده که اصل اسپانیایی داشته است (ابن فرضی، 1/217؛ آسین پالاسیوس، .(30...
ابن مسعده
اِبْنِ مَسْعَده، نک: عبدالله بن مسعده. </p>
ابنمسعود، أبوعبدالرحمان
اِبْنِ مَسْعود، ابوعبدالرحمان عبدالله بن مسعود بن غافل (د 32 یا 33ق/653م)، از اصحاب مشهور پیامبر(ص). در برخی منابع نام نیای او را حبیب و حارث نیز ضبط کردهاند (ابن هشام، 1/254؛ ابن عساکر، 39/4-9؛ قس: کلبی، 131؛ بلاذری، انساب، 1/204). زندگی: اصل او از بنی هذیل بود، اما چون پدرش در جاهلیت حلیف بنی زهره شده بود، او نیز بعدها به...
ابنمسعود، أبوالفضائل
اِبْنِ مَسعود، ابوالفضائل حسامالدین احمد بن علی، مصنف کتاب مراح الارواح در علم صرف. از زندگی وی اطلاعی در دست نیست. سیوطی (1/347) نیز صریحاً به این امر اشاره کرده است. ولی به قرینهٔ شروحی که بر کتاب وی نوشتهاند، میتوان حدس زد که او در سدهٔ 7ق میزیسته و نظر مدرس (8/205) که او را از علمای قرن 8 یا اوایل قرن 9ق دانسته...
ابنمسکان
اِبْنِ مُسْکان، ابومحمدعبدالله (د قبل از 183ق/799م)، از راویان امام موسی کاظم(ع). وی در کوفه میزیسته و از موالی قبیلهٔ عنزه و به نقلی قبیلهٔ عجل بوده است (نک: ابن بابویه، «مشیخهٔ»، 58؛ نجاشی، 214). دربارهٔ زندگی او اطلاعات بسیار اندک است. در اینکه وی از اصحاب امام صادق(ع) نیز بوده باشد، اختلاف وجود دارد، چنانکه از طرفی...
ابنمسکویه
اِبْنِ مُسْکویه، نک: ابوعلی مسکویه. </p>
ابنمسلمهٔ
اِبْنِ مُسْلِمه، شهرت گروهی از رجال خاندان ایرانی آل رُفیل که در سدههای 4-7ق/10-13م در عرصهٔ علم و ادب و سیاست عصر عباسی پرآوازه شدند. نیای آل رفیل مهآذر جُشْنَس (گشنسب) نام داشت و دور نیست که همان در یاری بلندپایهای باشد که به روایت طبری (2/230) سرپرستی اردشیر سوم فرزند شیرویه، شاه خردسال ساسانی را برعهده گرفت و...
ابنمسیحی
اِبْنِ مَسیحی، شهرت چند تن از پزشکان و دانشمندان مسیحی عراق که در سدههای 6 و 7ق/12 و 13م در بغداد میزیستند. از زندگی آنان آگاهی دقیقی در دست نیست، لیکن میدانیم که دو تن از آنان از پزشکان دربار الناصرلدین الله عباسی (حک 575 -622ق/ 1180- 1125م) بودهاند (ابن عبری، 238). 1. ابوالحسن (ابوالحسین) صاعد بن هبهٔالله بن مؤمل (د...
ابنمشطوب
اِبْنِ مَشْطوب، ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن ابی الهیجاء ابن عبداللهبن ابیالخلیلبن مرزبان هَکّاری، ملقب به عمادالدین (575 - 619ق/1179-1222م)، از امیران سلسلهٔ ایوبیان مصر و از اکراد هَکّاریّه. واژهٔ مشطوب به معنی «شکافته شده» است و چون پدرش اثر شکافتگی در صورت داشت، به این نام شهرت یافت (ابن خلکان، 1/180). پدر وی...
ابنمصال
اِبْنِ مَصال، ابوالفتح نجمالدین سلیم (سلیمان) بن محمد بن مصال لَکّی مغربی (مق 544ق/1150م)، از امراء و وزرای فاطمیان در مصر. وی از مردم لُکّ از نواحی بَرقه. شهرکی بین اسکندریه و طرابلس بود و مانند پدر به بازیاری و بیطاری اشتغال داشت (یاقوت، 4/364؛ ابن خلکان، 3/417). از چگونگی راه یافتن وی به دستگاه فاطمیان اطلاعی در دس...
ابنمضاء
اِبْنِ مَضاء، ابوالعباس احمد بن عبدالرحمان بن محمد لخمی قرطبی (511 -592ق/1117-1196م)، فقیه، نحوی و محدث اوایل عصر موحدون اندلس. از نسبت لخمی او چنین برمیآید که نسب او به قبیلهٔ لخم که در اطراف شَذونه و اشبیلیه اقامت داشتند (نک: ابن حزم، جمهرهٔ، 424)، میرسد. کنیهٔ او را ابوجعفر و ابوالقاسم نیز گفتهاند (ابن ابار، 1/89؛ ابن فر...
ابنمطران
اِبْنِ مِطْران، ابونصر موفقالدین اسعد بن ابی الفتح الیاس بن جرجیس المطران، پزشک و داروشناس مسیحی تبار سدهٔ 6ق/12م. از زندگی او پیش از آغاز طبابتش اطلاع چندانی در دست نیست. ابن جوزی که اثر او قدیمترین منبع ما دربارهٔ ابن مطران است، اشارهای به این دوره از زندگی او نکرده است. مبسوط ترین آگاهیها دربارهٔ فعالیت علمی او و...
ابنمطروح
اِبْنِ مَطْروح، ابوالحسن جمالالدین یحیی بن عیسی بن ابراهیم (592 -649ق/1196-1251م)، ادیب، دبیر و سیاستمدار مصری دورهٔ ایوبیان. بیشتر اطلاعات مربوط به زندگی او از چند اثر نیمهٔ دوم سدهٔ 7ق/13م گرفته شده است. در این میان نوشتهٔ ابن خلکان در وفیات الاعیان، به سبب دوستی نزدیک وی با ابن مطروح از اعتبار ویژهای برخوردار است. ا...
ابنمطلب
اِبْنِ مُطَّلِب، ابوالمعالی مجدالدین هبهٔالله بن محمد بغدادی ملقب به ولیالدوله (به روایت هندوشاه، 291؛ ولیالدین) و مشهور به ابن مطلب (443- ح 503ق/1051-1109م)، وزیر شیعی مذهب خلیفه مستظهر بالله عباسی. از زادگاه و آغاز زندگی او آگاهی دقیقی در دست نیست. از نوجوانی با ادیبان و دانشمندان همنشینی داشت و از ایشان بهره میگرفت...
ابنمطیر
اِبْنِ مُطَیْر، حسین بن مطیر بن مُکَمّل اسدی (د ح 170ق/786م)، شاعر اواخر عهد اموی و اوایل عهد عباسی. او احتمالاً در واپسین دههٔ سدهٔ نخست و یا آغاز سدهٔ دوم ق به دنیا آمد. نیای وی مکمل بندهای بود که آزادی خویش را باز یافته بود (ابوالفرج، 16/17؛ یاقوت، 10/166- 167). ابن مطیر احتمالاً در ثعلبیه یا زُباله (جایی نزدیک کوفه و بر...
ابنمعتز
اِبْنِ مُعْتَزّ، ابوالعباس عبدالله (22 شعبان 247-2 ربیعالثانی 296ق/ 31 اکتبر 861 -29 دسامبر 908م)، شاعر، ادیب، راوی و نقاد بزرگ شعر و ادب عرب در عصر دوم عباسی. وی در سامرا که در آن روزگار مرکز حکومت عباسیان بود، از مادری ظاهراً رومی نژاد به دنیا آمد ( 2 EI). تقریباً 5 ساله بود که پدرش با لقب المعتزبالله، به عنوان سیزدهمین خلیفه...
ابنمعتوق
اِبْنِ مَعْتوق، شهابالدین بن سعید موسوی حُوَیزی (1025- 1087ق/1616-1676م)، شاعر خوزستانی شیعی و مداح اهل بیت. گویا وی در آغاز به ابومعتوق شهرت داشته است، زیرا در میان اجداد او کسی به نام معتوق شناخته نیست، اما فرزندی به نام معتوق داشته است. شاید در اثر تحریف ناسخان، ابومعتوق به ابن معتوق تغییر یافته است (نک: امین، 352...
ابنمعذل
اِبْنِ مُعَذَّل، ابوالقاسم عبدالصمد (د 240ق/854م)، شاعر هجو سرای عرب. خاندان وی یکی از دو شاخهٔ قبیلهٔ عبدالقیس بود که از کوفه به بصره کوچ کردند (مرزبانی، 304؛ ابوالفرج، 12/57؛ زاهد، 5 -6). عبدالصمد یکی از 11 فرزند معذل بن غیلان است که همه در شعر و ادب دست داشتهاند (مرزبانی، همانجا). معذل که خود شاعری هجوسرا و ماجن بود، با اب...