آفتاب
ورود | عضویت
جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۵۰
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن‌معذل‌

اِبْن‌ِ مُعَذَّل‌، ابوالقاسم‌ عبدالصمد (د 240ق‌/854م‌)، شاعر هجو سرای‌ عرب‌. خاندان‌ وی‌ یکی‌ از دو شاخهٔ قبیلهٔ عبدالقیس‌ بود که‌ از کوفه‌ به‌ بصره‌ کوچ‌ کردند (مرزبانی‌، 304؛ ابوالفرج‌، 12/57؛ زاهد، 5 -6). عبدالصمد یکی‌ از 11 فرزند معذل‌ بن‌ غیلان‌ است‌ که‌ همه‌ در شعر و ادب‌ دست‌ داشته‌اند (مرزبانی‌، همانجا). معذل‌ که‌ خود شاعری‌ هجوسرا و ماجن‌ بود، با ابان‌ بن‌ عبدالحمید لاحقی‌ شاعر، روابط بسیار نزدیکی‌ داشت‌، اما این‌ دوستی‌، مانع‌ آن‌ نبود که‌ این‌ دو یکدیگر را به‌ گونه‌ای‌ زشت‌ و زننده‌ هجا گویند (نک: صولی‌، الاوراق‌، 6 - 8؛ ابوالفرج‌، همانجا؛ بغدادی‌، 3/458). معذل‌ با عیسی‌ بن‌ جعفر، والی‌ هارون‌الرشید در بصره‌ نیز دوستی‌ داشت‌ و گویا همین‌ دوستی‌ سبب‌ شد که‌ وی‌ به‌ بصره‌ برود و در آنجا اقامت‌ کند (مرزبانی‌، همانجا). غیلان‌ نیای‌ عبدالصمد نیز در زمرهٔ شاعران‌ بود. از معذل‌ و غیلان‌ روایاتی‌ اندک‌ در حدیث‌، لغت‌ و اخبار عرب‌ نیز نقل‌ شده‌ است‌ (ابوالفرج‌، همانجا). سال‌ تولد ابن‌ معذل‌ به‌ درستی‌ روشن‌ نیست‌، اما احتمالاً در حدود 185ق‌/801م‌ بوده‌ است‌ (نک: زاهد، 7-10). خاندان‌ وی‌ بی‌گمان‌ از ثروت‌ و مکنت‌ کافی‌ برخوردار بوده‌اند، چه‌ می‌دانیم‌ که‌ اخفش‌ اوسط، نحوی‌ معروف‌ بصره‌ و شاگرد سیبویه‌ را به‌ تعلیم‌ و تربیت‌ وی‌ گماشتند (ثعالبی‌، 222-223). وی‌ نزد اخفش‌ احتمالاً نحو، عروض‌ و قرائت‌ قرآن‌ آموخت‌ (نک: زاهد، 12-14) و از محضر اصمعی‌ توشه‌ای‌ برگرفت‌ (همو، 13، زبیدی‌، 187) و گویا از دانش‌ اندوزی‌ به‌ همین‌ اندک‌ بسنده‌ کرد و رفت‌ و آمد وی‌ به‌ جامع‌ بصره‌ و آموختن‌ فقه‌ و حدیث‌ و کلام‌ که‌ زاهد (ص‌ 14-16) از یکی‌ از سروده‌های‌ وی‌ استنباط کرده‌، بیشتر از باب‌ تفنن‌ و سرگرمی‌ بوده‌ است‌، چه‌ این‌ شعر به‌ هیچ‌ روی‌ حاکی‌ از دانش‌ اندوزی‌ وی‌ در حلقه‌های‌ درس‌ جامع‌ بصره‌ نیست‌ و بیشتر دلیلی‌ بر بی‌بندوباریهای‌ اوست‌. ابن‌ معذل‌ در روزگاری‌ پرآشوب‌ می‌زیست‌ و زندگانی‌ نه‌ چندان‌ طولانی‌ او همزمان‌ با فرمانروایی‌ 5 تن‌ از خلفای‌ عباسی‌ بود (نک: همو، 3). درگیریهای‌ میان‌ امین‌ و مأمون‌، شورش‌ ابن‌ طباطبا و ورود سپاهیان‌ ابوالسرایا به‌ بصره‌ (نک: طبری‌، 8/428، 445، 478، 528 - 530؛ زاهد، 5)، حکومت‌ حسن‌ بن‌ سهل‌ بر عراق‌ و کشمکشهای‌ فراوان‌ میان‌ علویان‌ و طرفداران‌ خلافت‌ عباسی‌ (نک: زرین‌کوب‌، 214- 218)، پاره‌ای‌ از رویدادهایی‌ است‌ که‌ به‌ روزگار وی‌ پدید آمده‌ است‌. افزون‌ بر این‌ بصره‌ در سده‌های‌ 2 و 3ق‌ بزرگ‌ترین‌ مرکز فرهنگی‌ و علمی‌ جهان‌ اسلام‌ بوده‌ است‌ و کندی‌ نخستین‌ فیلسوف‌ جهان‌ اسلام‌ (ح‌ 185- 252ق‌/801 تا 866م‌) در همین‌ شهر پرورش‌ یافت‌ و چند تن‌ از بزرگان‌ معتزله‌ از جمله‌ ابراهیم‌ بن‌ سیّار نظّام‌، ابوهذیل‌ علاف‌ و بشربن‌ معتمر از همروزگاران‌ ابن‌ معذل‌ بوده‌اند. بالا گرفتن‌ کار معتزلیان‌ و پدید آمدن‌ «محنه‌» نیز از دیگر تحولات‌ فرهنگی‌ و سیاسی‌ این‌ روزگار بوده‌ است‌ (نک: طبری‌، 8/631 به‌ بعد)، اما از اینهمه‌، هیچ‌ بازتابی‌ در شعر ابن‌ معذل‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد و به‌ جای‌ آن‌ مضامین‌ شعر وی‌، وصف‌ زنان‌ و مغازله‌ با آنان‌ (ابن‌ معذل‌، 80، 84، 141؛ قالی‌، 1/30)، غلامبارگی‌ (ابن‌ معذل‌، 105، 148-151، 196-197، 204)، وصف‌ باده‌نوشی‌، مستی‌ و شراب‌ (همو، 77، 208، 209؛ رقیق‌الندیم‌، 193، 218) و شرح‌ کامرواییهای‌ فراوان‌ اوست‌ (ابن‌ معذل‌، 75-76، 82 -83، 109-110). وی‌ اشراف‌ زاده‌ای‌ بود که‌ به‌ دور از همهٔ جنجالهای‌ سیاسی‌ و تحولات‌ فرهنگی‌ به‌ باده‌نوشی‌ و عیاشی‌ خویش‌ سرگرم‌ بود و گویی‌ تنها نگرانی‌ وی‌ مهیا شدن‌ بساط عیش‌ و نوش‌ بوده‌ است‌ (نک: همو، 79؛ راغب‌، 1/673). شعر در دست‌ وی‌ وسیله‌ای‌ برای‌ استهزای‌ دیگران‌، پرده‌دری‌ و شرح‌ روابط خصوصی‌ خویش‌ با دیگر اشراف‌ بصره‌ است‌ (ابن‌ معذل‌، 73-74؛ ابوالفرج‌، 12/63). چنین‌ می‌نماید که‌ وی‌ شخصیتی‌ بیمارگونه‌ داشته‌، چنانکه‌ گویی‌ از مسخره‌ کردن‌ دیگران‌ خشنود می‌شده‌ است‌ (نک: ابن‌ معذل‌، 147، 193؛ ابوالفرج‌، 12/59) و در حالی‌ که‌ خود هرزه‌ و بی‌بندو بار بود، با پرده‌دریهای‌ خویش‌ آبروی‌ دیگران‌ را به‌ بازی‌ می‌گرفته‌ است‌ (ابن‌ معذل‌، 73-76، 179، 202-203؛ حصری‌، 3/675؛ ابوالفرج‌، همانجا)، به‌ گونه‌ای‌ که‌ هیچ‌ کس‌، حتی‌ برادر، برادرزاده‌، دوستان‌ و همسایگانش‌ نیز از زبان‌ زهرآگین‌ وی‌ در امان‌ نبوده‌اند (ابن‌ معتز، 368؛ ابوالفرج‌، 12/71-72؛ قالی‌، 1/275؛ ابوعبید، 1/325). در این‌ میان‌ برادر بزرگ‌تر او ابوالفضل‌ احمد بن‌ معذل‌ که‌ به‌ سبب‌ منزلت‌ اجتماعی‌ خود مورد حسد وی‌ بود (ابوالفرج‌، 12/57)، بیش‌ از همه‌ از این‌ رفتار او رنج‌ می‌برده‌ است‌ (ابن‌ معتز، همانجا؛ قالی‌، 1/106). وی‌ که‌ فقیهی‌ پرهیزگار و مورد احترام‌ بود (همانجاها؛ حصری‌، 3/671) و با برادر در یک‌ خانه‌ می‌زیست‌، هرگاه‌ زبان‌ به‌ شکایت‌ می‌گشود، به‌ سختی‌ مورد استهزا و هجو وی‌ قرار می‌گرفت‌ (ابن‌ معذل‌، 64، 69 -70، 183- 184؛ قالی‌، حصری‌، همانجا؛ زاهد، 13)، چندانکه‌ به‌ ناچار او را چون‌ انگشتی‌ زاید می‌خواند که‌ بریدن‌ آن‌ مایهٔ رنج‌ و باقی‌ ماندنش‌ مایهٔ زشتی‌ است‌ (ابن‌ ابی‌ عون‌، 312). ابن‌ معذل‌ نمونهٔ کامل‌ گروهی‌ از اشراف‌ بصره‌ بود که‌ در سایهٔ گسترش‌ قلمرو خلافت‌ به‌ ثروت‌ و آسایش‌ رسیده‌ بودند و از این‌ رو زندگی‌ را به‌ هرزگی‌ و عیاشی‌ می‌ گذراندند. در میان‌ دوستان‌ وی‌ شماری‌ از شاعران‌ آن‌ روز بصره‌، ازجمله‌ ابوقلابهٔ جرمی‌ و ابن‌ ابی‌ عیینه‌ (ابوالفرج‌، 12/65 - 66) به‌ چشم‌ می‌خورد. وی‌ گرچه‌ با برخی‌ از بزرگان‌ مانند علی‌ بن‌ عیسی‌، امیر بصره‌، دوستی‌ داشت‌ (ابن‌ معذل‌، 181-182؛ ابوالفرج‌، 3/160؛ زاهد، 22)، خود شاعر درباری‌ نبود تا از صله‌های‌ فراوان‌ برخوردار باشد. در منابع‌ موجود اشاره‌هایی‌ به‌ زندگی‌ او به‌ چشم‌ می‌خورد، اما دربارهٔ اینکه‌ وی‌ معاش‌ خود را از چه‌ طریقی‌ می‌گذرانده‌ است‌، چیزی‌ دیده‌ نمی‌شود (نک: ابن‌ معذل‌، 79، 81 -82؛ ابوالفرج‌، 12/62 -63، 65 -67). آشنایی‌ وی‌ با اسحاق‌ موصلی‌ موسیقی‌دان‌ مشهور (رقیق‌الندیم‌، 141-142) و نیز دعوت‌ شروین‌، آوازه‌خوان‌ معروف‌ بصره‌، به‌ منزل‌ خویش‌ (ابوالفرج‌، 12/65)، همه‌ گواه‌ خوشگذرانی‌ اوست‌، اما همین‌ آوازه‌ خوان‌ چون‌ دعوت‌ وی‌ را نپذیرفت‌، به‌ زشتی‌ مورد هجو او قرار گرفت‌ و ناگزیر بصره‌ را ترک‌ کرد (همانجا) و نیز دوستان‌ شاعر آنگاه‌ که‌ طعمه‌ای‌ از وی‌ می‌ربودند، قربانی‌ چنین‌ هجویه‌هایی‌ می‌شدند (ابن‌ معذل‌، 66 - 68، 73-74؛ ابوالفرج‌، 12/58 -59، 65 -66؛ زاهد، 27- 28)، اما تنها اینان‌ نبودند که‌ مورد هجو قرار می‌گرفتند، بلکه‌ اهل‌ فضل‌ و دانش‌ همچون‌ ابوالعباس‌ مبرد و ابوعثمان‌ مازنی‌ نیز از این‌ گزند مصون‌ نبوده‌اند (نک: ابن‌ معذل‌، 125- 128، 144- 145، 207؛ خطیب‌، 3/383؛ رقیق‌الندیم‌، 438-439). زبان‌ وی‌ چندان‌ زهرآگین‌ و گزنده‌ بود که‌ به‌ وی‌ لقب‌ «ابوالسم‌» دادند (ابوالفرج‌، 12/68) و از این‌ جهت‌ وی‌ را باید فرزند خلف‌ معذل‌ شمرد (نک: صولی‌، الاوراق‌، 7). گرچه‌ نمی‌توان‌ او را با شاعران‌ هجوسرایی‌ چون‌ ابن‌ بسّام‌ و ابن‌ عنین‌ مقایسه‌ کرد، چه‌ با آنکه‌ وی‌ شاعری‌ است‌ ناآرام‌ و سرکش‌ (زاهد، 21)، اما سرکشی‌ و ناآرامی‌ وی‌، نه‌ عصیانی‌ است‌ بر ضد قدرت‌ سیاسی‌ حاکم‌ و نه‌ تشویشی‌ برای‌ حفظ ادب‌ و فرهنگ‌ عربی‌ و نه‌ شورشی‌ برخاسته‌ از خصومتهای‌ قبیله‌ای‌؛عصیان‌وی‌پرخاش‌ واعتراضی‌ است‌، برضدکنیزی‌ آوازه‌خوان‌ در بصره‌ (ابوالفرج‌، 12/60) یا دوستی‌ که‌ مایهٔ عشرتی‌ را به‌ تنهایی‌ تصاحب‌ کرده‌ است‌، وی‌ حتی‌ نیکی‌ دیگران‌ را دربارهٔ خویش‌ سپاس‌ نمی‌گفته‌ است‌ (حصری‌، 3/675)، از این‌ رو زندگی‌ پر از رسوایی‌ وی‌ آکنده‌ از درگیری‌ با مخالفان‌ بسیار اوست‌ (پلا، .(168 وی‌ را می‌توان‌ چون‌ پدرش‌ در شمار آن‌ دسته‌ از شاعران‌ سده‌های‌ 2 و 3ق‌ در بصره‌ نهاد که‌ در هجا به‌ دیدهٔ گونه‌ای‌ تخصص‌ شخصی‌ می‌نگریستند (همو، .(167 با این‌ حال‌ وی‌ گاه‌ از خود آزادگی‌ و مناعت‌ نشان‌ می‌داده‌، چنانکه‌ درخواست‌ از بزرگان‌ را مایهٔ ذلت‌ خویش‌ می‌دانسته‌ است‌ (ابن‌ عبدالبر، 1(1)/170) و مثلاً ابوتمام‌ را که‌ برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ مال‌ و لذت‌، از آبروی‌ خویش‌ مایه‌ می‌گذاشته‌، مورد نکوهش‌ قرار داده‌ است‌ (صولی‌، اخبار، 34- 35؛ قس‌: ابوالفرج‌، 12/70)، چندانکه‌ ابوتمام‌ از آمدن‌ به‌ بصره‌ خودداری‌ ورزید (صولی‌، همان‌، 241-242؛ ابن‌ خلکان‌، 1/335). به‌ هر حال‌ ابن‌ معذل‌ در روزگار خویش‌ شاعری‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ مثلاً ابوعثمان‌ مازنی‌ که‌ خود مورد هجای‌ ابن‌ معذل‌ قرار گرفته‌، با خواندن‌ هجویهٔ او دربارهٔ قاضی‌ بصره‌، در حضور متوکل‌، پاداش‌ دریافت‌ کرده‌ است‌ (زبیدی‌، 95-97). شعر و زندگی‌ او بیانگر جنبه‌هایی‌ از زندگی‌ گروهی‌ از مردم‌ آن‌ روز بصره‌ است‌، به‌ همین‌ سبب‌، به‌ رغم‌ آنچه‌ گفته‌ شد، مردم‌ هرگز از وی‌ دوری‌ نمی‌کرده‌اند. وی‌ از پیروان‌ طریقهٔ ابونواس‌ شمرده‌ شده‌ است‌ (رقیق‌ الندیم‌، 193). شاعرانی‌ مانند بحتری‌ نیز از وی‌ تأثیر پذیرفته‌اند و حتی‌ ابوهلال‌ عسکری‌ وی‌ را برتر از بحتری‌ شمرده‌ است‌ (ص‌ 176-364). اهمیت‌ وی‌ آن‌ قدر بوده‌ که‌ مرزبانی‌ (297-384ق‌) کتابی‌ مستقل‌ با عنوان‌ اخبار عبدالصمد بن‌ المعذل‌ به‌ شرح‌ حال‌ وی‌ اختصاص‌ داده‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 191). به‌ گفتهٔ ابن‌ ندیم‌ (ص‌ 234) دیوان‌ وی‌ در 150 برگ‌ بوده‌ است‌، اما اکنون‌ از آن‌ جز قطعاتی‌ پراکنده‌ در دست‌ نیست‌. این‌ قطعات‌ را زهیر غازی‌ زاهد از مآخذ گوناگون‌ گرد آورده‌ و به‌ همراه‌ مقدمه‌ای‌ عالمانه‌ در بغداد (1390ق‌/1970م‌) منتشر ساخته‌ است‌. ابن‌ معذل‌ سرانجام‌، ظاهراً به‌ دلیل‌ هجو ابراهیم‌ التیمی‌ قاضی‌ بصره‌، به‌ دست‌ گروهی‌ از طرفداران‌ یا نزدیکان‌ وی‌ به‌ قتل‌ رسید (زاهد، 31-32). اشارتی‌ به‌ تهدیدهایی‌ که‌ از سوی‌ قاضی‌ مذکور بر ضد او می‌شده‌، در اشعار وی‌ دیده‌ می‌شود (همو، 32).

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.