آفتاب

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

نمایش ۱ تا 25 از ۴۹۸ مقاله

اِبْن‌ِ قَلاقِس‌، ابوالفتوح‌ نصرالله‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ مخلوف‌ بن‌ علی‌ بن‌ عبدالقوی‌ّ اسکندری‌ ملقّب‌ به‌ قاضی‌ اعزّ (ربیع‌الا¸خر 532 - شوال‌ 567/ دسامبر 1137 - ژوئن‌ 1172)، ادیب‌ و شاعر اواخر عصر فاطمیان‌ و اوایل‌ عصر ایوبیان‌ در مصر. وی‌ در اسکندریه‌ به‌ دنیا آمد و در همانجا پرورش‌ یافت‌ (یاقوت‌، 19/226؛ ابوشامه‌، 1/205)، تحصیلات‌ خود را در اسکندریه‌ و قاه...



اِبْن‌ِ قَلانِسی‌، ابویعلی‌ حمزهٔ بن‌ اسد بن‌ علی‌ بن‌ محمد تمیمی‌ (د 555ق‌/1160م‌)، مورخ‌، ادیب‌ و دیوان‌ سالار دمشقی‌، ملقب‌ به‌ «الرئیس‌ الاجل‌»، «الشیخ‌ العمید» و «عمیدالدین‌». نام‌ پدرش‌ را صفدی‌ (9/39) و ابن‌ کثیر (13/366) «اسعد» ضبط کرده‌اند و ابن‌ عماد (4/174) «راشد» آورده‌ است‌. «اسعد» باید تصحیف‌ اسد و ناشی‌ از خلط آن‌ با نام‌ پسر ابن‌ قلانسی‌، وزی...



اِبْن‌ِ قُنْفُذ، ابوالعباس‌ احمد بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ بن‌ خطیب‌ قسنطینی‌ (ح‌ 740-810ق‌/1339-1407م‌)، فقیه‌، قاضی‌، مورخ‌، ریاضی‌دان‌، شاعر، عارف‌ و محدث‌ مالکی‌ الجزائر. برخی‌ نام‌ پدرش‌ را حسین‌ گفته‌اند (بابا تنبکتی‌، 75)، ولی‌ درست‌ نیست‌. او خود نام‌ پدرش‌ را حسن‌ نقل‌ کرده‌ است‌ ( انس‌ الفقیر، 46). وی‌ به‌ ابن‌ خطیب‌ نیز شهرت‌ دارد. دلیل‌ این‌ شهرت‌ این‌ ب...



اِبْن‌ِ قوطیّه‌، ابوبکر محمد بن‌ عمر بن‌ عبدالعزیز (د 367ق‌/ 978م‌)، مورخ‌، ادیب‌، لغوی‌، شاعر و فقیه‌ مالکی‌ اندلسی‌. نسب‌ او به‌ جده‌اش‌ قوطیه‌ نوهٔ غیطشه‌ آخرین‌ پادشاه‌ قوط (ظاهراً معرب‌ گت‌1) می‌رسد (ابن‌ عبدالمنعم‌، 6). بدین‌ترتیب‌ ابن‌ قوطیه‌ از طرف‌ مادر اندلسی‌ است‌ و از طرف‌ پدر عرب‌، چرا که‌ قوطیه‌ با عیسی‌ بن‌ مزاحم‌، از موالی‌ عبدالعزیز خلیفهٔ ا...



اِبْن‌ِ قولویه‌، ابوالقاسم‌ جعفر بن‌ محمد بن‌ جعفر قمی‌ (د 368 یا 369ق‌/979 یا 980م‌)، محدث‌ و فقیه‌ امامی‌. از جزئیات‌ زندگی‌ وی‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌؛ اما از آنجا که‌ سعد بن‌ عبدالله‌ اشعری‌ (د 299 یا 301ق‌)، از مشایخ‌ قم‌، در شمار نخستین‌ استادان‌ او بوده‌، و به‌ قراین‌ دیگر می‌توان‌ گفت‌ که‌ وی‌ در قم‌ آغاز به‌ تحصیل‌ کرده‌ است‌ (نک: نجاشی‌، 1/30...



اِبْن‌ِ قَیْسَرانی‌، ابوعبدالله‌ محمدبن‌ نصر (478-21 شعبان‌ 548ق‌/ 1085-11 نوامبر 1153م‌)، شاعرِ مدیحه‌سرا. یاقوت‌ (19/64) نسب‌ وی‌ را به‌ خالد بن‌ ولید رسانده‌، اما ابن‌ خلکان‌ (4/641) با تکیه‌ بر قول‌ مورخان‌ و نسب‌شناسان‌ در این‌ باره‌ تردید روا داشته‌ است‌ و روایت‌ مصعب‌ زبیری‌ (ص‌ 328) نیز دربارهٔ انقراض‌ نسل‌ خالد، درستی‌ نظر وی‌ را تأیید می‌کند. وی‌ د...



اِبْن‌ِ قَیْسَرانی‌، ابوالفضل‌ محمد بن‌ طاهر بن‌ علی‌ بن‌ احمد مقدسی‌ (448-507ق‌/1056-1113م‌)، محدث‌ و نویسندهٔ متصوف‌. شهرت‌ او به‌ ابن‌ قیسرانی‌ به‌ لحاظ نسبت‌ اوست‌ به‌ قیساریه‌، شهرکی‌ در شام‌، بر ساحل‌ بحر روم‌ (سمعانی‌، 10/537). برخی‌ از مؤلفان‌ به‌ شهرت‌ او نسبت‌ «شیبانی‌» را نیز افزوده‌اند (ابن‌ دمیاطی‌، 31، به‌ نقل‌ از ابن‌ نجار؛ ذهبی‌، تذکرهٔ، 4/12...



اِبْن‌ِ قَیْس‌ُ الرُّقَیّات‌، عبیدالله‌ بن‌ قیس‌ بن‌ شریح‌ (د ح‌ 81ق‌/ 700م‌)، شاعر حجازی‌، از بنی‌ عامر شاخهٔ کوچک‌ قریش‌. سال‌ تولد و مرگ‌ او به‌ درستی‌ روشن‌ نیست‌. برپایهٔ داستانی‌ که‌ ابوالفرج‌ اصفهانی‌ (4/157- 158) نقل‌ کرده‌، وی‌ یک‌ سال‌ پس‌ از کشته‌ شدن‌ مصعب‌ بن‌ زبیر (72ق‌/691م‌) 60 ساله‌ بوده‌ است‌. بنابراین‌ ابن‌ قیس‌ احتمالاً بین‌ سالهای‌ 13 -...



اِبْن‌ِ قَیّم‌ِ جَوزیّه‌، شمس‌الدین‌ ابوعبدالله‌، محمد بن‌ ابی‌ بکر بن‌ ایوب‌ زُرَعی‌ (7 صفر 691 -13 رجب‌ 751ق‌/29 ژانویهٔ 1292-16 سپتامبر 1350م‌)، دانشمند حنبلی‌ که‌ به‌ سبب‌ کثرت‌ تألیفات‌ در زمینه‌ های‌ گوناگون‌ شهرت‌ یافته‌ است‌. او را به‌ اعتبار شغل‌ پدرش‌ که‌ قیم‌ (مباشر) مدرسهٔ جوزیه‌ بوده‌ است‌، ابن‌ قیم‌ خوانده‌اند (ابن‌ کثیر، 14/234؛ ارنؤوط، 1/15)....





اِبْن‌ِ کال‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ محمد بن‌ هارون‌ بزّاز حِلّی‌ (ذیحجهٔ 515 - ذیحجهٔ 597/ فوریهٔ 1122 - سپتامبر 1201)، مقری‌، محدّث‌ و مفسّر امامی‌. شهرت‌ او در برخی‌ از منابع‌ (مثلاً ورام‌، 1/23؛ ذهبی‌، العبر، 3/120؛ قس‌: ابن‌ نقطه‌، 1/213) به‌ صورت‌ «ابن‌ الکیال‌» و گاه‌ به‌ شکلهای‌ محرّف‌ «ابن‌ الکمال‌» و «ابن‌ الکامل‌» ضبط شده‌ است‌ (نک: ابن‌ طاووس‌، 595...



اِبْن‌ِ کامِل‌، ابوبکر احمد بن‌ کامل‌ بن‌ خلف‌ بن‌ شجره‌ (260- 8 محرم‌ 350ق‌/874 -27 فوریهٔ 961م‌)، عالم‌ در علوم‌ قرآن‌، فقیه‌ و فاضی‌ بغدادی‌. او را منسوب‌ به‌ جدش‌ شجری‌ نیز خوانده‌اند (سمعانی‌، 8/65). وی‌ در سامرا زاده‌ شد و در بغداد سکنی‌ گزید (ابن‌ ندیم‌، 35؛ خطیب‌، 4/357). تحصیلات‌ اولیه‌اش‌ را در آنجا آغاز نمود و قرائت‌ را به‌ طریق‌ عرض‌ از ابوبکر اص...



اِبْن‌ِ کَبَر، ابوالبرکات‌ هبهٔالله‌ بن‌ کبر (د 724ق‌/1324م‌)، ملقب‌ به‌ شمس‌الریاسهٔ، روحانی‌ مسیحی‌ قطبی‌ و دبیر رکن‌الدین‌ بیبرس‌ منصوری‌ دوادار از امرای‌ مصر (د 725ق‌). از زندگی‌ او آگاهی‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌، لیکن‌ می‌دانیم‌ که‌ افزون‌ بر شغل‌ دبیری‌، در کلیسای‌ المعلقهٔ قاهره‌ نیز به‌ خدمت‌ مشغول‌ بود، اما پس‌ از مدتی‌ از شغل‌ دبیری‌ کناره‌ گرفت‌ تا...



اِبْن‌ِ کَبیر، نک: ابن‌ کتبی‌، یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌. </p>



اِبْن‌ِ کَتّانی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجی‌ قرطبی‌ (د ح‌ 420ق‌/1029م‌)، پزشک‌ و ادیب‌ اندلسی‌. دربارهٔ لقب‌، نام‌ پدر و نیای‌ وی‌ در منابع‌ اختلاف‌ است‌. او خود را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ کتانی‌ نامیده‌ است‌ (ص‌ 27)، ولی‌ مآخذ دیگر (مثلاً ابن‌ حزم‌، 1/21؛ ابن‌ ابار، 1/383؛ صاعد اندلسی‌؛ 82؛ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/45) نام‌ پدرش‌ را به‌ اختلاف‌، حس...



اِبْن‌ِ کُتْبی‌، ابوالمحاسن‌ نصیرالدین‌ یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌ بن‌ الیاس‌ ابن‌ احمد (د 754 یا 755ق‌/1353 یا 1354م‌)، دانشمند و پزشک‌ شافعی‌ مذهب‌ ایرانی‌ نژاد. در منابع‌ متأخر از او به‌ ابن‌ کبیر (مثلاً حاجی‌ خلیفه‌، 2/1575) و باالقاب‌ کمال‌الدین‌(قوصونی‌، 1/6) وجمال‌الدین‌( آلوارت‌، یاد شده‌ است‌. چنانکه‌ او را جوینی‌ (خطیب‌، 28(2)/579؛ زرکلی‌، 8/217)، خوینی‌ (...



اِبْن‌ِ کَثیر، ابومعبد عبدالله‌ بن‌ کثیر داری‌ یا دارانی‌ (45 یا 48- 120ق‌/665 یا 668 - 738م‌)، قاری‌ مکه‌ و از قرّاء سبع‌. کنیه‌های‌ دیگری‌ نیز برای‌ او یاد کرده‌اند (ابن‌ ندیم‌، 31؛ نووی‌، 1(1)/283). مردم‌ مکه‌ به‌ عطر فروش‌ داری‌ یا دارانی‌ (منسوب‌ به‌ ناحیهٔ دارین‌) می‌گفتند و نسبت‌ «داری‌» ابن‌ کثیر از آن‌ روست‌ که‌ وی‌ لااقل‌ مدتی‌ این‌ شغل‌ را داشته‌...



اِبْن‌ِ کَثیر، عمادالدین‌ ابوالفداء اسماعیل‌ بن‌ عمر بن‌ کثیر قرشی‌ (701-774ق‌/1302-1373م‌)، مورخ‌، مفسّر و محدّث‌ مشهور شافعی‌. در قریهٔ مُجَیْدِل‌ یا مجدل‌ (حسینی‌، 57؛ خطراوی‌، 14/31-32) از قرای‌ بُصری‌ نزدیک‌ دمشق‌ زاده‌ شد و از این‌ رو او را بُصروی‌ نیز خوانده‌اند. نسبت‌ «بصری‌» که‌ در برخی‌ مآخذ (مثلاً ابن‌ عماد، 6/231) آمده‌، ظاهراً بُصری‌ّ به‌ جای‌ ب...



اِبْن‌ِ کُرّ، ابوعبدالله‌ شمس‌الدین‌ محمد بن‌ عیسی‌ بن‌ حسن‌ بن‌ کر (681 -759 یا 763ق‌/1282 یا 1362م‌)، موسیقی‌دان‌، فقیه‌ حنبلی‌، محدث‌، ادیب‌ و صوفی‌. نسبت‌ وی‌ به‌ مروان‌ حمار واپسین‌ خلیفهٔ بنی‌ مروان‌ می‌رسد. پدرش‌ عیسی‌ به‌ هنگام‌ غلبهٔ هلاکو بر بغداد در آن‌ شهر می‌زیست‌ و از آنجا به‌ قاهره‌ مهاجرت‌ کرد و محمد در همانجا زاده‌ شد (صفدی‌، 4/305-306؛ ابن‌...





اِبْن‌ِ کَرّامه‌، ابوسعد حاکم‌ محسّن‌ بن‌ محمد بن‌ کرّامهٔ جُشَمی‌ بیهقی‌ (413- مق 494ق‌/1022-1101م‌)، متکلم‌ معتزلی‌ و شخصیت‌ برجستهٔ زیدی‌. کنیهٔ او را ابوسعید نیز آورده‌اند (ابن‌ شهر آشوب‌، 93). وی‌ از اعقاب‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) و سیزدهمین‌ پشت‌ از محمد حنفیه‌ (بیهقی‌، 369) و از ناحیهٔ بیهق‌ (فارسی‌، 692)، از قصبهٔ جشم‌، از توابع‌ نیشابور بوده‌ است‌ (بیهقی‌، 3...



اِبْن‌ِ کَرَکی‌، ابوالوفاء ابراهیم‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد بن‌ اسماعیل‌ کرکی‌، ملقب‌ به‌ برهان‌الدین‌ (835 -922ق‌/1432-1516م‌)، قاضی‌ و فقیه‌ حنفی‌ و رجل‌ سیاسی‌ مصر. کنیهٔ او را ابوالفضل‌ نیز گفته‌اند. اصل‌ خاندان‌ او به‌ کرک‌ (در شرق‌ اردن‌) باز می‌گردد. مادرش‌ زنی‌ چرکسی‌ از موالی‌ یشبک‌ اتابک‌ بود. او در قاهره‌ متولد شد و پس‌ از حفظ قرآن‌ به‌ خواندن‌ و...



اِبْن‌ِ کَرْمانی‌، نک: کرمانی‌، یحیی‌ بن‌ محمد. </p>



اِبْن‌ِ کَرْنیب‌، یا ابن‌ِ کِرْنیب‌ (زبیدی‌، 4/143)، عنوان‌ 3 شخصیت‌ علمی‌ و فلسفی‌ از یک‌ خانواده‌ که‌ در سده‌های‌ 3 و 4ق‌/9 و 10م‌ در بغداد می‌زیسته‌اند:1. ابوحسین‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ یزید (زید: ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 1/234)، کاتب‌، ریاضی‌دان‌ و مهندس‌. ابن‌ ندیم‌ از او در زُمرهٔ شاگردان‌ ثابت‌ بن‌ قره‌ و در طبقهٔ ریاضی‌دانانی‌ چون‌ بنو موسی‌ بن‌ شاکر یاد...



اِبْن‌ِ کُلاّب‌، ابومحمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ سعید بن‌ کلاب‌ القطان‌ بصری‌، متکلم‌ معروف‌ سدهٔ 3ق‌. وی‌ از تدوین‌ کنندگان‌ عقاید کلامی‌ سلف‌ است‌ که‌ بعدها کسانی‌ چون‌ ابوالحسن‌ اشعری‌ آراء و روش‌ وی‌ را دنبال‌ کردند و «کلام‌َ اشعری‌» را بنیاد گذاشتند. ابن‌ کلاب‌ یکی‌ از مخالفان‌ معروف‌ و معتبر معتزله‌ بود و برضد آراء آنان‌ مصنفاتی‌ پرداخته‌ است‌ (ذهبی‌، 11/174؛...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۴۹۸ مقاله