آفتاب
ورود | عضویت
سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۵۳
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن‌مطران‌

اِبْن‌ِ مِطْران‌، ابونصر موفق‌الدین‌ اسعد بن‌ ابی‌ الفتح‌ الیاس‌ بن‌ جرجیس‌ المطران‌، پزشک‌ و داروشناس‌ مسیحی‌ تبار سدهٔ 6ق‌/12م‌. از زندگی‌ او پیش‌ از آغاز طبابتش‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. ابن‌ جوزی‌ که‌ اثر او قدیم‌ترین‌ منبع‌ ما دربارهٔ ابن‌ مطران‌ است‌، اشاره‌ای‌ به‌ این‌ دوره‌ از زندگی‌ او نکرده‌ است‌. مبسوط ترین‌ آگاهیها دربارهٔ فعالیت‌ علمی‌ او و پدرش‌ را در اثر ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ می‌توان‌ یافت‌ که‌ خود در تألیف‌ کتابش‌ از آثار ابن‌ مطران‌ بسیار بهره‌ برده‌ است‌ (نک: دنبالهٔ مقاله‌). الیاس‌ پدر موفق‌الدین‌ در طلب‌ علم‌ سفرهای‌ بسیار می‌کرد و مدتی‌ نیز برای‌ فراگیری‌ مبانی‌ مسیحیت‌ و مذاهب‌ آن‌ به‌ روم‌ رفت‌. اما به‌ نظر می‌رسد که‌ لقب‌ «مطران‌» از آن‌ِ جرجیس‌ پدر الیاس‌ بوده‌ که‌ احتمالاً منصبی‌ کلیسایی‌ داشته‌ است‌. الیاس‌ چون‌ به‌ عراق‌ آمد، ملازمت‌ امین‌الدوله‌ ابن‌ تلمیذ پزشک‌ مشهور را اختیار کرد و کتابهای‌ بسیار نزد او خواند تا خود به‌ طب‌ مشهور شد. وی‌ سرانجام‌ در دمشق‌ اقامت‌ گزید و تا هنگام‌ مرگ‌ در همانجا به‌ طبابت‌ روزگار می‌گذرانید. موفق‌الدین‌ در دمشق‌ زاده‌ شد و هم‌ آنجا رشد یافت‌. از نام‌ استادان‌ او جز مهذب‌الدین‌ ابن‌ نقاش‌ طبیب‌، آگاهی‌ نداریم‌، اما می‌توان‌ حدس‌ زد که‌ وی‌ پیش‌ از همه‌، نزد پدرش‌ به‌ تحصیل‌ پرداخته‌ است‌. اینکه‌ گفته‌اند نحو و لغت‌ و ادب‌ عرب‌ را نزد شیخ‌ تاج‌الدین‌ زیدبن‌ حسن‌ کندی‌ فراگرفت‌ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/175)، باید مربوط به‌ دوران‌ میان‌ سالی‌ او باشد که‌ در خدمت‌ صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ می‌زیست‌ (قس‌: همو، 2/176). دانسته‌ نیست‌ که‌ ابن‌ مطران‌ چگونه‌ به‌ صلاح‌الدین‌ پیوست‌، ولی‌ نزد او پایگاهی‌ بلند یافت‌ و سلطان‌ ایوبی‌ که‌ همواره‌ در پیکار با صلیبیان‌ روزگار می‌گذرانید، پیوسته‌ ابن‌ مطران‌ را با خود به‌ سفر می‌برد و طبیب‌ را از عطایای‌ کلان‌ خود بهره‌مند می‌کرد. ابن‌ مطران‌ به‌ سبب‌ طبابت‌ برای‌ امرای‌ دولت‌ و رقابت‌ این‌ امرا که‌ در اعطای‌ مال‌ و تقرب‌ بدو بر یکدیگر پیشی‌ می‌جستند، چندان‌ کارش‌ بالا گرفت‌ که‌ سخن‌ از وزارتش‌ رفت‌ (همو، 2/175، 176)، چنانکه‌ از بیان‌ ابی‌ ابی‌ اصیبعه‌ (2/176) به‌ نقل‌ از قفطی‌ برمی‌آید، در همین‌ روزگار بود که‌ ابن‌ مطران‌ به‌ تشویق‌ و توسط صلاح‌الدین‌ مسلمان‌ شد (ابن‌ جوزی‌، 8(1)/411) و سلطان‌ ایوبی‌، جوزه‌ (جوره‌؟) کنیز مورد علاقهٔ همسر خود را به‌ زنی‌ به‌ ابن‌ مطران‌ داد. بنابراین‌ اشارهٔ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ (2/180) به‌ تاریخ‌ سرودن‌ قصیده‌ای‌ از سوی‌ ابن‌ عامری‌ شاعر در ستایش‌ ابن‌ مطران‌ پس‌ از گرویدن‌ او به‌ اسلام‌ در 585ق‌/1189م‌ یعنی‌ دو سال‌ پیش‌ از مرگش‌، نباید درست‌ باشد. ابن‌ مطران‌ گذشته‌ از آنکه‌ طبیب‌ خاص‌ سلطان‌ به‌ شمار می‌رفت‌، در بیمارستان‌ نوری‌ دمشق‌ نیز به‌ تدریس‌ طب‌ و مداوای‌ بیماران‌ می‌پرداخت‌ و شاگردان‌ بسیار داشت‌. برجسته‌ترین‌ شاگرد او، مهذب‌الدین‌ دخوار بود که‌ در بسیاری‌ از جنگهای‌ صلاح‌الدین‌، استاد خود را همراهی‌ می‌کرد و از روش‌ معالجهٔ ابن‌ مطران‌ در بیمارستان‌ مذکور داستانها نقل‌ کرده‌ است‌ (همو، 2/179). ابن‌ مطران‌ سرانجام‌ در 587ق‌/1191م‌ در دمشق‌ درگذشت‌. پیکرش‌ را در قاسیون‌ به‌ خاک‌ سپردند و همسرش‌ جوزه‌ مقبره‌ای‌ برای‌ او ساخت‌ و مسجدی‌ در کنار آن‌ بنا کرد. آن‌ مقبره‌ در ایام‌ ابن‌ جوزی‌ که‌ خود در 603ق‌/1207م‌ جوزه‌ را در شام‌ دیده‌ بود، به‌ تربت‌ جوزه‌ شهرت‌ داشت‌ (8(1)/412). مرگ‌ ابن‌ مطران‌ را در 588ق‌ نیز نوشته‌اند (ابن‌ فرات‌، 4(2)/46). از او فرزندی‌ برجای‌ نماند. به‌ گفتهٔ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ (2/179، 180) او دو برادر داشت‌ که‌ هر دو پزشک‌ بودند. ابن‌ مطران‌ مردی‌ هوشمند و به‌ رغم‌ ملازمت‌ سلطان‌ در سفر و حضر، بسی‌ پرکار بود. ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ او را پیشوای‌ حکیمان‌ و یگانهٔ عالمان‌ خوانده‌ و در طب‌ نظری‌ و عملی‌ از اهل‌ زمان‌، برتر دانسته‌ است‌ (2/175). او نسبت‌ به‌ شاگردان‌ خود و طالبان‌ طب‌ و حکمت‌ عنایت‌ بسیار داشت‌ و آنان‌ را از عطایا و یاریهای‌ خود بی‌نصیب‌ نمی‌گذاشت‌. همچنین‌ به‌ عیادت‌ بیماران‌ تنگدست‌ می‌رفت‌ و نیکیها می‌کرد. از داستانهایی‌ که‌ دربارهٔ او گفته‌اند، برمی‌آید که‌ مروت‌ و جوانمردی‌ بسیار داشته‌ و از تقرب‌ خود نزد سلطان‌ ایوبی‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌ مردم‌ استفاده‌ می‌کرده‌ است‌ (همو، 2/175- 178). با اینهمه‌، نسبت‌ به‌ بزرگان‌ دولت‌ و سلطان‌ پرهیبتی‌ چون‌ صلاح‌الدین‌، تکبر و بزرگ‌ منشی‌ نشان‌ می‌داد (همو، 2/176). ابن‌ جوزی‌ (8(1)/411) و ابن‌ فرات‌ (همانجا) او را شیعی‌ و دوستدار اهل‌ بیت‌(ع‌) خوانده‌اند. البته‌ این‌ انتساب‌ با ملازمت‌ سلطانی‌ شیعه‌ ستیز چون‌ صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ ناسازگار است‌. اما ابن‌ عُنَین‌، شاعر بدزبان‌ و هجاگوی‌ که‌ ابن‌ مطران‌ بارها سلطان‌ را به‌ تبعید او تشویق‌ کرده‌ بود، در ابیاتی‌ او را رافضی‌ خوانده‌ و غلام‌ زیبارویش‌ به‌ نام‌ عمر را سبب‌ مسلمان‌ شدنش‌ دانسته‌ است‌ (ابن‌ جوزی‌، 8(1)/411- 412). ابن‌ مطران‌ همچنین‌ با صوفیان‌ معاشر بود و در سماع‌ صوفیه‌ شرکت‌ می‌جست‌ (همو، 8(1)/412). یکی‌ از برجسته‌ترین‌ صفات‌ ابن‌ مطران‌، علاقهٔ شدید او به‌ مطالعه‌ و گردآوردن‌ کتاب‌ بود. چنانکه‌ گفته‌اند همواره‌ کتابی‌ در آستین‌ داشت‌ و در اوقات‌ فراغت‌، حتی‌ در دستگاه‌ سلطان‌ به‌ خواندن‌ می‌پرداخت‌. او خود کتابهای‌ بسیار استنساخ‌ کرده‌ بود که‌ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ برخی‌ از آنها را دیده‌ و درستی‌ کتابت‌ و خط و اعراب‌ آن‌ را ستوده‌ است‌. گذشته‌ از آن‌ 3 نساخ‌ به‌ خدمت‌ گرفته‌ بود که‌ همواره‌ مشغول‌ استنساخ‌ کتاب‌ برای‌ او بودند. از این‌ رو هنگامی‌ که‌ درگذشت‌ حدود 10 هزار جلد کتاب‌ طبی‌ و غیر طبی‌ برجای‌ نهاد که‌ همه‌ فروخته‌ شد (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/178- 179). آثار: 1. آداب‌ طب‌ الملوک‌ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/181)؛ 2. اختصار کتاب‌ الادوار از ابن‌ وحشیه‌ (ه م‌) مؤلف‌ الفلاحهٔ النبطیهٔ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، همانجا؛ قس‌: حاجی‌ خلیفه‌، 2/1388) که‌ گویا دربارهٔ سحر و طلسمات‌ نبطیان‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 311، 312؛ قس‌: لکلرک‌، .(II/45 ابن‌ مطران‌ در 581ق‌/1186م‌ آن‌ را مختصر کرد؛ 3. الادویهٔ المفردهٔ، که‌ ناتمام‌ ماند (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، همانجا)؛ 4. بستان‌ الاطباء و روضهٔ الالباء، مجموعه‌ای‌ است‌ از مطالب‌ گوناگون‌ پزشکی‌ مانند تعاریف‌ برخی‌ واژه‌ها و بیماریها (ابن‌ مطران‌، 1/32، 320) و داروها (همو، 1/147)، روشهای‌ مداوا و خوی‌ طبیب‌ (همو، 1/2-3)، جراحی‌ (همو، 1/206) و مطالب‌ غیر پزشکی‌ که‌ نویسنده‌ خوانده‌ یا شنیده‌ است‌ (همو، 1/2). ابن‌ مطران‌ خود از اینکه‌ تمام‌ مطالب‌ کتاب‌ دربارهٔ مسائل‌ پزشکی‌ نیست‌، پوزش‌ خواسته‌ است‌ (1/158). وی‌ در تألیف‌ این‌ کتاب‌ از منابع‌ متعددی‌ (ح‌ 150 کتاب‌) استفاده‌ کرده‌ و در جای‌ جای‌ کتاب‌ خود از آنها نام‌ برده‌ است‌. کتاب‌ بستان‌ الاطباء از مآخذ عمدهٔ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ به‌ ویژه‌ در بخش‌ «صناعت‌ طب‌» عیون‌ الانباء (1/5 -7) با تصریح‌ به‌ نام‌ ابن‌ مطران‌ و کتاب‌ او و نیز در بخش‌ «طبقات‌ مترجمان‌ یونانی‌» به‌ عربی‌ (1/203-206)، بی‌ذکر نام‌ منبع‌ خود بوده‌ است‌. عبداللطیف‌ بغدادی‌ نیز در کتاب‌ فی‌ المرض‌ المسمی‌ دیابیطس‌ از آن‌ کتاب‌ استفاده‌ کرده‌ بوده‌ است‌ (محقق‌، 1/ «پنچ‌»). نسخ‌ متعددی‌ از این‌ کتاب‌ در دست‌ است‌ (ملک‌، 1/94؛ شورا، 10/1846؛ GAL,S,I/892 .(GAS,III/273; نسخهٔ کتابخانهٔ ملک‌ تهران‌ در 1368ش‌ در تهران‌ چاپ‌ عکسی‌ شده‌ است‌؛ 5. الحکایات‌ الطبیهٔ، که‌ مؤلف‌ خود در بستان‌ الاطباء (1/45) از آن‌ یاد کرده‌ است‌؛ 6. المقالهٔ الناصریهٔ فی‌ حفظ الامور الصحیهٔ، به‌ نام‌ الناصر صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ (ششن‌، 90)، کتابی‌ است‌ موجز در طب‌ که‌ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ (2/181) آن‌ را به‌ خط ابن‌ جماله‌ کاتب‌ ابن‌ مطران‌ دیده‌ بوده‌ است‌؛ 7. المقالهٔ النجمیهٔ فی‌ التدابیر الصحیهٔ. گویا وی‌ آن‌ را برای‌ نجم‌الدین‌ ایوب‌ پدر صلاح‌الدین‌ نوشته‌ بود. گذشته‌ از اینها، وی‌ آثار مستقل‌ دیگر و یا تعالیقی‌ بر کتب‌ دیگران‌ داشته‌ که‌ مسودات‌ آنها پس‌ از مرگش‌ به‌ برادرانش‌ منتقل‌ شده‌ و به‌ گفتهٔ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ (همانجا) از میان‌ رفته‌ است‌.

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.