ابنماء السماء، أبوبکر
اِبْنِ ماءُ السَّماء ابوبکر عُبادهٔ بن عبدالله انصاری خزرجی (زنده در 421ق/1030م)، ادیب و شاعر عصر ملوک الطوایف اندلس. وی از نوادگان سعد بن عباده، صحایی معروف بوده (ابن بسام، 1(2)/1) و نسبت انصاری و خزرجی وی از همین جاست. ماءالسماء لقب نیای بزرگ وی بوده است (همانجا). برخی او را از مردم قرطبه (ابن بشکوال، 2/426) و برخی دی...
ابنماجد
اِبْنِ ماجِد، دریانورد مشهور عرب در سدهٔ 9ق/15م. نام کامل او شهاب الدنیا و الدین احمدبن ماجدبن محمدبن عمروبن فضل بن دویک ابن یوسف بن حسن بن حسین بن ابی معلق السعدی بن ابی الرکائب النجدی است (شوموفسکی، «سه راهنامه1»، .(80 در نوشتهها او را شهابالدین احمد بن ماجد السعدی النجدی، شیخ ماجد و ابن ابی الرکائب نیز نامیدهاند...
ابنماجور
اِبْنِ ماجور، نک: ابن اماجور. </p>
ابنماجهٔ
اِبْنِ ماجه، ابوعبدالله محمد بن یزید رَبَعی قزوینی (209-22 رمضان 273ق/824 -20 فوریهٔ 887م)، محدّث بزرگ و گردآورندهٔ سنن، ششمین کتاب از صحاح سته در حدیث. ماجه لقب پدر وی بوده است (رافعی، 2/49، به نقل از چند دستخط کهن؛ قس: ابن طاووس، 1/180). علت خوانده شدن او به ربعی، نسبت ولاء بین خاندان وی با قبیلهٔ عرب ربیعه است (ابن...
ابنماحوز
اِبْنِ ماحوز، نک: ازارقه. </p>
ابنالمارستانیه
اِبْنُ الْمارِسْتانیّه، فخرالدین ابوبکر عبیدالله (عبدالله) بن ابی الفرج علی بن نصر بن حُمرهٔ (حمزه) تیمی بکری (541 -599ق/1146- 1203م)، طبیب، مورخ و ادیب حنبلی مذهب بغدادی. پدر و مادر او هر دو از کارکنان بیمارستانی در پایین بغداد بودند (منذری، 1/469؛ ابن نجار، 2/96؛ ابن رجب، 1/446)، از این رو وی لقب ابن المارستانیه یافت. پدر...
ابنماسای
اِبْنِ ماسای، مسعود بن عبدالرحمان بن ماسای (مق 789ق/ 1387م)، وزیر چند تن از امرای مرینی مغرب، به ویژه عبدالرحمان بن یفلوسن. دوران خدمت او سراسر با آشوب و فتنه همراه بود و وی توفیق یافت بسیاری از اغتشاشات را سرکوب کند. چون سلطان ابوعنان مرینی بیمار و مشرف به مرگ شد، دولتمردان که از بدرفتاری و مداخلههای پسر و ولیعهدش، ا...
ابنماسویه
اِبْنِ ماسویه، ابوزکریا یوحنا (یحیی) بن ماسویهٔ خوزی (ح 163 یا 172-243ق/780 یا 788-857م)، پزشک ایرانی نژاد و مسیحی نسطوری. چنانکه از نسبت او «خوزی» (قفطی، تاریخ الحکماء، 387) برمیآید، از مردم خوزستان بوده و بنابر اشارهای که از قول جبرائیل بن بختیشوع دربارهٔ عجمی بودن او و تعلق اعاجم به صناعات و حرف اجدادی و طبقاتی آنان د...
ابنماشطهٔ
اِبْنِ ماشِطه، ابوالحسن علی بن حسن، دیوان سالار بلند پایهٔ سدههای 3 و 4ق/9 و 10م. از زندگی او اطلاعات بسیار اندکی در دست است. با آنکه نویسندگان نزدیک به زمان او که بیشتر در سدهٔ 4ق میزیستند، از آثار او نام برده و از برخی از آنها در تألیفات خود استفاده کردهاند، ولی به شرح حال خود وی نپرداختهاند. همین قدر معلوم است که از...
ابنماکولا
اِبْنِ ماکولا، نک: آل ماکولا. </p>
ابنمالک، أبوعبداللهجمالالدین
اِبْنِ مالِک، ابوعبدالله جمالالدین محمد بن عبدالله بن مالک طائی جَیّانی (ح 600 -672ق/1204-1273م)، نحوی، لغوی، ادیب و ناظم عصر موحدون در اندلس و اواخر عصر ایوبیان و اوایل عصر ممالیک در مصر. وی از قبیلهٔ طی برخاسته بود که پس از فتح اسلامی، به اندلس کوچیده و در حوالی قُرطُبه، اشبیلیه و مرسیه متوطن شده بودند (مقری، 1/281)....
ابنمالک، أبوعبداللهمحمد
اِبْنِ مالِک، ابوعبدالله محمد بن مالک حمادی یمانی (427- 487ق/1036-1094م)، تاریخنگار یمنی معاصر با علی بن محمد صُلَیحی، داعی فاطمی و سرسلسلهٔ دولت صلیحیان یمن. تاریخ وفاتش را ح 473ق (حبشی، 94) و ح 470ق (سید، ایمن، 92) نیز ذکر کردهاند. از زندگانی، استادان و شاگردان وی چیزی نمیدانیم. هرگونه آگاهی در مورد او بر گرفته از رسال...
ابنمأمون
اِبْنِ مأْمون، احمد بن علی الزوال (ذیقعدهٔ 509 -19 شعبان 586/ آوریل 1116-21 سپتامبر 1190)، نحوی، لغوی، محدث و خطاط. او از نادر کسانی است که زندگی نامهٔ خود را نوشته و یاقوت عیناً آن را نقل کرده است. گفتههای دیگران نیز بیشتر نقل از همین زندگینامه است. جد اعلای او مأمون خلیفه بود و به همین سبب است که وی نیز به ابن مأمون...
ابنماهان، علی
اِبْنِ ماهان، علی بن عیسی بن ماهان (مق 195ق/811م)، از امیران و فرمانروایان نامدار دورهٔ نخستین حکومت عباسیان که مدتی از سوی هارونالرشید حکومت ناحیهٔ خراسان را در دست داشت. پدرش عیسی بن ماهان که از موالی بنی خزاعه بود، در آغاز از زمرهٔ یاران ابومسلم به شمار میرفت، ولی چندی بعد از او گسست و جانب ابوالعباس سفاح، نخستین...
ابنماهان، یعقوب
اِبْنِ ماهان، یعقوب، مشهور به سیرافی، پزشک ایرانی سدهٔ 3ق/9م. از زمانزندگیاو اطلاعی دردست نیست و ابنندیم (د 385ق) نیز در این باره اظهار بیاطلاعی کرده است (ص 356). همو (همانجا) و دیگران (قفطی، 378؛ ابن ابی اصیبعه، 1/203) او را سیرافی دانستهاند. در عین حال ابن ابی اصیبعه (همانجا) او را در طبقهٔ پزشکان سریانی یاد کرده است...
ابنماهیار
اِبْنِ ماهْیار، نک: ابن جحام. </p>
ابنمبارک، أبوعبدالرحمن
اِبْنِ مُبارَک، ابوعبدالرحمان عبدالله بن مبارک حنظلی مروزی (118-181ق/736-797م)، از فقیهان و اصحاب حدیث. در برخی از مآخذ ایرانی از او با لقب «شاهنشاه» یاد کردهاند (نک: ابونعیم، 8/162؛ عطار، 1/179؛ قس: نووی، 1(1)/286، که به نقل از ابواسامه او را در میان محدثان مانند امیرالمؤمنین در میان مردم خوانده است). ابن مبارک در مرو از پد...
ابنمبارک، أبوعثمان
اِبْنِ مُبارَک، ابوعثمان سَعدان (د 220ق/835م)، نحوی، ادیب و راوی ادب. پدرش، مبارک، از اسیران طخارستان بود (ابن ندیم، 77)، اما او خود گویا در بغداد زاده شد (خطیب، 9/203). تقریباً همهٔ مآخذ به نابینا بودن وی اشاره کردهاند، اما دربارهٔ اینکه وی از آغاز تولد نابینا بوده است یا نه اطلاعی در دست نیست. ابن مبارک، غلام عَاتِکهٔ، کنی...
ابنمبارکشاه
اِبْنِ مُبارَکْشاه، شهابالدین احمد بن محمد (806 -862ق/ 1403- 1458م)، ادیب صوفی مسلک و جُنگ نویس حنفی. وی در قاهره زاده شد، اما از زندگی او چیزی نمیدانیم. احتمالاً او و پدرش هر دو گرایش به تصوف داشتند و پدرش نیز ظاهراً به سبب همین گرایش لقب مبارکشاه یافت. وی از محضر استادانی چون ابن هُمام و ابن دَیری بهره برد و تمایل ا...
ابنمبرد
اِبْنِ مِبْرَدْ، نک: آل قدامه. </p>
ابنمتوج
اِبْنِ مُتَوَّج، جمالالدین بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسن بحرانی، عالم امامی بحرین در سدههای 8 و 9ق/14 و 15م. در برخی منابع لقب او فخرالدین (ابن ابی جمهور، 1/6، 7) و شهابالدین (حسینی قاری، 1) نیز آمده است. از جزئیات زندگی ابن متوج اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم که او اهل اُوال - از جزایر بحرین - بود و برای تحص...
ابنمتویه
اِبْنِ مَتَّوَیْه، نک: واحدی. </p>
ابنمتویه، أبومحمد
اِبْنِ مَتَّوَیْه، ابومحمد حسن بن احمد بن متویّه، متکلم معتزل نیمهٔ اول سدهٔ 5ق. از زندگانی او اطلاعی در دست نیست. همین اندازه میدانیم که شاگرد قاضی عبدالجبار همدانی (د 415ق) بوده و از طبقهٔ دوازدهم معتزلیان محسوب شده است (حاکم جُشَمی، 389؛ ابن مرتضی، 119). در منابع متأخر بیآنکه به مأخذی استناد کنند، وفات او را 468ق/107...
ابنمجاور، أبوالفتحنجمالدینیوسفبنحسین
اِبْنِ مُجاوِر، ابوالفتح نجمالدین یوسف بن حسین بن محمد بن حسین فارسی (549 -601ق/1154- 1205م)، وزیر، شاعر، ادیب و نحوی. وی در دمشق پا به عرصهٔ وجود نهاد و در قاهره دیده از جهان فروبست. پدرش که مردی زاهد، متدین و صوفی مسلک بود، از شیراز به دمشق آمد و به حلقهٔ صوفیه پیوست و سرانجام در مکه مجاور گردید. بدین سبب خود به مجاور...
ابنمجاور، أبوالفتحنجمالدینیوسفبنیعقوب
اِبْنِ مُجاوِر، ابوالفتح نجمالدین یوسف بن یعقوب بن محمد بن علی شیبانی دمشقی (601 - 690ق/ 1205 - 1291م)، مورخ و جغرافینگار. اطلاعات زیادی دربارهٔ زندگی وی در دست نیست. در دمشق به دنیا آمد، دوران کودکی و نوجوانی را در بغداد سپری کرد و آنگاه به هند رفت، مدتی در ملتان اقامت گزید و در 618ق/1221م از راه دریا به عدن رفت و در...