یار. (اِخ ) نواب منورالدولهٔ احمدیارخان بهادر ممتاز جنگ اورنگ آبادی که والدش نواب شجاع الدولهٔ بهادر دلخان از حضور نواب ناصر جنگ شهید منصب هفت هزاری داشت و نواب آصفجاه ثانی احمدیارخان را به خطاب منورالدوله و منصب پنجهزاری برداشت . طبعش باشعر و شعراء اردو و فارسی یار بود و مشق سخن از میرغلام علی آزاد بلگرامی مینمود. در شجاعت و سخاوت و خلق و مروت علم شهرت میافراشت و در سنه ٔ ثلث و ثمانین ومأئه و الف قدم بجاده ٔ عدم گذاشت از اوست :
گفتیم در خیال رخت رفت خواب ما
آیینه دید آن بت حاضر جواب ما.