عارفهٔ عارفهٔ. [ رِ ف َ ] (ع ص ) مؤنث عارف : امراءهٔ عارفهٔ؛ زن شکیبا. (ناظم الاطباء). و رجوع به عارف شود. || (اِمص ) مهربانی . (غیاث ) (آنندراج ). نیکویی . ج ، عوارف . || (ص ) شناخته شده . (منتهی الارب ).