'هاینریش بل '( 1917ـ 1985) نویسنده آلمانی در این رمان, از نسل سوخته و حرمانزده پس از جنگ جهانی دوم سخن میگوید که عشق و زندگی خود را در هیاهوی یک جنگ کور باختهاند .قهرمانان اصلی داستان, دو نوجوان هستند که هر دو پدرانشان را در جنگ, قبل از تولد, از دست دادهاند .مارتین نوجوانی است از طبقه ثروتمند که سختیهای مادی دوره جنگ را تجربه نکرده, اما از نظر روحی به شدت از جنگ آسیب دیده است .نوجوان دیگر, 'هاینریش 'نام دارد که وابسته به طبقه فقیر اجتماع است .او دشواریهای مادی دوره جنگ و پس از آن را تجربه میکند و در اوان کودکی, در بازار سیاه مشغول خرید و فروش کالا بوده است .بدین سان, نویسنده با به تصویر کشیدن زندگی هر دو طبقه ثروتمند و فقیر در دوران پس از جنگ, نشان میدهد که ریشه بیماری جامعه نه فقط یک فرد یا یک اندیشه, بلکه جهل و کور دلی و واقعیت گریزی تمام مردم است ;مردمی که اجازه میدهند قدرتمندان حیلهگر آنها را بفریبند و دار و ندارشان را به یغما ببرند ;مردمی که با پروراندن دشمن خانگی, حتی در خانه خود بی حفاظ ماندهاند .