نویسنده در این کتاب با تمرکز بر دو انقلاب بزرگ در ایران قرن بیستم یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی میکوشد تا تجزیه و تحلیل جامعه شناختی از نقش جامعه مدنی در اسلام به دست دهد .وی جامعه مدنی را در عرصهای اجتماعی تعریف میکند که افراد و گروههایی در آن جا با یک دیگر وارد مراوده و تعامل میشوند و زندگی اجتماعی را سامان میدهند .مقایسه نتایج انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی, محور تحقیق نگارنده درباره قرن بیستم ایران به منطله تاریخ جامعه مدنی آن است .وی نشان میدهد که در انقلاب اول, نخست روحانیون نتوانست در یک جامعه سنتی قدرت سیاسی را به دست گیرد .اما در انقلاب دوم, توانست بدین کار موفق شود .نویسنده که تحولات انقلابی ایران از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی بررسی کرده است .در پایان الگویی تاریخی و تطبیقی برای این تحلیل عرضه میکند .