کتاب حاضر ترجمه دیگری است از 'پیامبر' اثر جبران خلیل جبران. این کتاب در واقع غزلی است منثور و نمادین که ترجمه جملات آغازین آن چنین است: 'المصطفی, آن مبعوث و محبوب, که ایام خویشتن را پگاهی بود, دوازده سال در قریه اورفالس در انتظار کشتی خویش به سر برد. همان کشتی که می باید باز می گشت و وی را با خود به جزیره زادگاهش می برد... اما آن لمحه که از کوه فرود می آمد, اندوهی بر وی مستولی گشت و در دل اندیشید: چگونه توانم به آسایش تارک شوم, بی آن که ملول گردم نی, نی زخمی در روح شاید که این دیار را ترک گویم ....'.