در این نمایشنامه کوتاه, 'اورفئوس 'نوازنده موسیقی است که صدایش همه کائنات را به رقص میآورد ;اما خود اعتراف میکند که تمام طربش به خاطر علاقه به همسرش است .وقتی همسر اورفئوس میمیرد, اورفئوس از پلوتون (خدای دوزخ) میخواهد که همسرش را به او باز گرداند . پلوتون نیز از آن که جسم همسر اورفئوس در حال تبدیل شده به خاک است روح او را به وی باز میگرداند و اورفئوس نواختن موسیقی را از سر میگیرد ;حال آن که نوایش دیگر, آن تاثیر قبلی را ندارد .