هدف از این تحقیق شناسایی بخشی از مسائل موجود در تعاونیهای مسکن در ایران است که افزون بر آن عملکرد تعاونیهای مسکن فرهنگیان به اختصار بررسی شده است. در کتاب خاطر نشان میشود: 'به طور کلی تعاونیهای مسکن موجود در کشور آن طور که باید نتوانستهاند رفع کننده مشکل اعضای خود باشند. عدم حمایتهای موثر دولتی از تعاونیهای مسکن, بیاطلاعی اداره کنندگان تعاونیها از مسائل قانونی و فنی تعاونیهای مسکن, سوئ استفاده مدیران این تعاونیها و در نتیجه بی اعتمادی اعضا به آنها و کاهش مشارکت و سرمایهگذاری, قوانین دست و پاگیر شهرداریها و غیره از مهمترین مسائلی است که بسیاری از اعضای تعاونیهای مسکن را که سالها سرمایه خود را برای خانهدار شدن به حساب شرکتهای تعاونی واریز کردهاند با بلاتکلیفی و سرگردانی مواجه ساخته و از سوی دیگر میل و رغبت مردم را نیز به سرمایهگذاری در این امور کاهش داده است, به گونهای که هر کس امروز میخواهد پولی را به حساب یک شرکت تعاونی مسکن واریز کند باید قبلا انتظار چندین ساله را به جان بخرد و این یک رویه غیر معقول و ناپسندی است که متاسفانه تعاونیهای مسکن کشور به ناچار آن را تجربه میکنند. به منظور رفع این معضل باید در شرکت تعاونی مسکن مجاهدتهای فردی از طریق تشریک مساعی و تجمع قوای مادی و معنوی به منظور وصول به اهداف حاصل گردد'.