آن چه در این رمان روایت میشود سرگذشت چهار نسل از شخصیتهای یک خانواده است .نخست 'جیمی مک گریگور', اسکاتلندی جوانی که ثروتش را از الماس, در نتیجه جسارت, شجاعت, شکیبایی و نفرت محض به دست میآورد .دوم, 'کیت بک ول', دختر استثنایی جیمی, زن زیبایی که میراث خود را به یک مجتمع عظیم تولیدی در سطح جهان, مبدل ساخت و در میان ثروتمندان و شخصیتهای مشهور جهان, صاحب شهرت و مقام شد .او بازماندهای از جنگ و بلایاست و همچون پدرش تسلیم ناپذیر است ;زیرا پدرش مردی بود که تا آستانه مرگ, پیش رفت اما زنده ماند تا از خاک به ظاهر بی حاصل افریقای جنوبی, الماس استخراج کند .ماجرای دیگر این رمان حول دو شخصیت دیگر شکل میگیرد ;یعنی دختران دوقلوی 'کیت 'که یکی سرشار از عشق و عاطفه است و دیگری, مملو از حسادت و نفرت .