در این کتاب از مجموعه 'قصه های شبانه, خواب های کودکانه' هفت داستان مصور و رنگی درج شده که نخستین آن 'غاز لنگ دراز' است. در این داستان ماجرای غاز شکمو و لنگ درازی بازگو می شود که یک وقت ناهار, لب پنجره آشپزخانه می رود تا از نوع غذای خود با خبر شود. او در آن جا چشمش به ماکارونی می افتد گمان می کند که آنها کرم های خوشمزه و آبداری هستند که غذای اوست اما پس از چندی همسر مزرعه دار مثل همیشه چند مشت دانه ذرت توی حیاط می پاشد و می رود و در پاسخ غاز لنگ دراز می گوید آن چه دیدی ماکارونی بود نه کرم تپل آبدار.