در این داستان, 'اشلی پترسون 'دختر پزشک مشهوری است که اخیرا به همه چیز و همه کس سوئظن پیدا کرده است .احساس میکند که کسی همواره در تعقیب اوست و قصد کشتن او را دارد 'اشلی 'بدین ترتیب, از نوعی بیماری روحی سخت دچار عذاب است .او در کمال تعجب درمییابد مردانی که با او در محل کار یا بیرون آشنایی داشتهاند به طرز فجیعی به قتل رسیدهاند .وی به پلیس متوسل میشود تا از او مراقبت کنند .در این گیرودار معاون کلانتری که از او حمایت میکرده نیز کشته میشود .شاهدان صحنههای قتل سه زن را در وضعیت مختلف اعلام میکنند, اما تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن است که این قتلها توسط یک نفر و به دست خود 'اشلی 'صورت گرفته است ....