نگارنده در اين كتاب از تهاجم فرهنگي غرب و نقش دين در مقابله با اين پديده سخن ميگويد. بر اين اساس، وي آغاز اين تهاجم را از احياي اسلام در خارج از مرزهاي كشور در پايان دومين هزارهي مسيحي ميداند. سپس دو شيوهي تهاجم فرهنگي را تبيين مينمايد كه از آن جمله است: تاسيس رشتهي شرقشناسي در دانشگاههاي اين كشور و به حاشيه راندن مشرقزمين نيز پديدهي جهاني شدن، در ادامه از خطر تهاجم فرهنگي در آينده ياد شده كه عبارتاند از: خطر سكولاريسم، تهاجم فرهنگي در رسانههاي جمعي، و بحران جامعهپذيري. نگارنده همچنين بديلهاي كارآمد تهاجم فرهنگي را بر اساس آموزههاي ديني براي جوانان معرفي ميكند كه برخي از آنها عبارتاند از: رعايت تقواي الهي، رعايت آداب و معاشرت اسلامي، انجام عبارات و مناسك ديني، ترك محرمات، فراهم آوردن بسترهاي مطلوب ازدواج. برنامهريزي براي اوقات فراغت. تشويق به دانشاندوزي، تاكيد بر ارزشهاي اسلامي و تبليغ آنها، و الگوسازي متنوع و مداوم بر اساس فرهنگ و ارزشهاي ديني براي جوانان و نوجوانان. <br>