مباحث این کتاب شرحی است بر 'هستی و زمان' اثر 'هایدگر' (1927) که نویسنده میکوشد استدلالهای عمدهی این اثر را به زبان روشن توضیح دهد. گفتنی است هایدگر در 'هستی و زمان' از شگرد 'تحلیل وجودی' خود بهره میگیرد تا مقولات دوگانهای چون عینیت و ذهنیت، عقلانیت و عقلگریزی، و مطلقگریزی و نسبیتگرایی را مطرود سازد. در نظر او حقیقت، خود از بن تاریخی است. به تصریح نویسنده: 'استدلال سترگ هایدگر این بود که اگر مفهومهای ویژگی تاریخی و حقیقت علمی به روشنی اندیشیده شود، آنگاه همستیزی آشکار میان آنها از میان خواهد رفت، این که ویژگیهای فردی ما پیلههایی نیستند که ما آن را پشت سر خود وامیگذاریم تا به قلمرو والایی از حقیقت ارتقا یابیم، بلکه خاستگاه و تکیهگاه همهی شناختاند. با این همه، درسی دشوار از کار درآمد، زیرا در تعارض با بیواسطهترین برداشت ما از خودمان قرار گرفت. ـ یعنی در تعارض با دوشاخگی میان ذهن و جهان یا ذهنیت و عینیت که، افزون بر هستی که در آجرکاری بنای فلسفهی غرب تعبیه میشود، در بافت خودشناسیهای هر روزهمان نیز تنیده است. وظیفهی لازم تبیین و روشنسازی نه فقط استادی و هنروری فکری را لازم میآورد، بلکه نیازمند کار خود دگرگونسازی نیز هست'.