این داستان مصور که برای گروههای سنی 'ب 'و 'ج 'به فارسی ترجمه شده درباره پسربچهای است به نام 'اتان .'مادر 'اتان 'در بیرون از خانه به او میگوید که نباید به آن طرف خیابان برود .این در حالی است که توپ نو و قرمز 'اتان ' قل میخورد و به آن طرف خیابان میرود و هیچکس به او کمک نمیکند تا توپش را بردارد .سرانجام 'اتان 'با فکر کردن راه حلی مییابد که به کمک آن توپش را دوباره به دست میآورد .