در داستان حاضر به تصریح مترجم: 'سارتر، با یادآوری وقایع اجتماعی و روانی دورهی کودکی و نوجوانی خویش، کوشیده است تولد لایهای از بورژوازی بزرگ را در فرانسه بررسی و به شیوهی خود، جناح راست سالهای بعد را ریشهیابی کند. اما چیزی که نباید از آن غافل بود این است که این داستان پیش از هرچیز، نقش خشونت را در خطوط روانی جناح راست نشان میدهد، سرخوردگی از ضعفهای مدرنیزم و عکسالعمل آن یعنی رجوع به سنتها به ایجاد واکنشی خشن و شکلگیری قشری رئیس مآب میانجامد و این همان نکتهای است که برفراز تحلیلهای فلسفی سارتر و منسوخ شدن بخشهایی از آن، به قدرت ادبیات در این داستان، همچنان زنده و عبرتانگیز است'.