در جلد هشتم از این مجموعه، نخست، مکتب 'اونانیمیسم' تشریح شده است. در کتاب آمده است: 'تجلی اصلی و اولیهی گرایشهای وحدتجویانه که در تکامل اجتماعی مشاهده میشد، اصل وفاقگرایی (اونانیمیسم) بود که یک، شخصیت و فرد در جهانها و نیروها را دربرمیگرفت. وفاقگرایان، و به ویژه ژول رومن Jules Romains شاعر و نویسندهی فرانسوی، میخواستند 'من' را در 'ما' یا فرد را در گروه حل کنند. در نظر آنان هر پدیدهای را میشد به شکل 'ما' یا 'گروه' بررسی کرد... وفاقگرایان با نشاندن انواع گوناگون روابط گروهی به جای روابط طبقاتی، نتوانستند اعضای گروههای تصادفی مردم را به صورت شرکای منافع مشترک مسلط بر منابع اجتماعی.... و یکی نمایاندن مضمون عینی هدفهای اعضای گروه با هدفهای خودگروه نشان دهند. اندیشهی وفاق... به عنوان ابزاری در مبارزه با نیروهای ضد بورژوازی به کار گرفته شد'. سپس مکتب 'اگزیستانسیالیسم' معرفی شده و در خصوص آن میتوان گفت 'ادبیات اگزیستانسیالیسم اعم از نمایش و داستان بر بیان دقیق آگاهی شخصیت اصلی نسبت به حالات درونی (غیر از ضمیر ناخودآگاه) خویش استوار است. انسان هیچ حالت روانی از پیش تعیین شدهای مثل رنج و شادی ندارد. این حالات حاصل آگاهی اوست. بهترین مصداق چنین فردی، شخصیت بیتفاوت و سردمزاج 'بیگانه'ی آلبرکاموست'. نمونهای از آثار نویسندگان این مکتب نیز درج گردیده است؛ ضمن آن که مباحثی نیز در خصوص 'دلهرهی اگزیستانسیالیسم' و 'تصویری دیگر از اگزیستانسیالیسم' مطرح گردیده است. در پایان شرح مکتب 'ایمارثیسم' به همراه نمونهای از آثار نویسندگان این مکتب فراهم آمده است. در کتاب عنوان شده است: 'ایمارثیسم نهضتی بوده است که در شعر که پیش از جنگ اول جهانی نضج گرفت و به ویژه در ایالت متحدهی آمریکا رواج یافت. در این شیوه، شاعر شعر آزاد میسراید، از زبان بومی و محلی بهره میگیرد، افق تخیل و تصور برابر او گشوده است، و در انتخاب موضوع و بیان احساس آزادگی کامل دارد'.