این اثر، بازنمایی از سیمای آمریکای لاتین در قالب رمان است. 'در این رمان، دو چیز بیش از هرچیز دیگر، توجه خواننده را جلب میکند. نخست، وسعت دامنهی آن و دربرگرفتن رویدادها و شخصیتهای متعدد است و دیگر ساختار پیچیدهاش. زمینهی کار 'بارگاس یوسا' در این رمان، همچون اغلب آثار دیگرش، بخشی از تاریخ معاصر 'پرو' است که از دوران دیکتاتوری ژنرال 'مانوئل اودریا' (56 - 1948) تا حکومت 'ویکتوربلائنده' در اوایل دهه 1960 را دربرمیگیرد. او در این محدودهی زمانی، کلاف زندگی دهها شخصیت از بالاترین مقامهای اولیگارشی حاکم تا روسپیان و پااندازان و لومپنها را میگشاید و تصویری همهچانبه از سیمای پرو به دست میدهد. ساخت اصلی داستان بر گفت و گوها استوار است؛ سه گفتوگوی اصلی و یک تکگویی همراه با چند گفتوگوی فرعی دیگر. روایتهای پراکندهای نیز در کتاب گفت و گوها جای گرفته است که اغلب از زبان شخصیتهاست و نه یک راوی واحد یا ناظری بیرون از متن اصلی داستان'. داستان با دیدار دو شخصیت اصلی کتاب با نامهای 'سانتیاگو زاولا' و 'آمبروسیوپرادو' و شرح مقدمات گفت و گوی آنها در میخانهای به نام 'کاتدرال' آغاز میشود و این گفت و گو در سرتاسر کتاب ادامه دارد و همچون رشتهای ماجراهای پراکنده را به هم پیوند میدهد. بقیه فصلهای کتاب، گویی تا اندازهای تکههایی از همین گفت و گو میان این دو نفر است. دیگر گفتوگوها که نسبت به این گفت و گو در گذشتهای دورتر روی دادهاند، میان آدمهایی است که روابطی مستقیم یا غیر مستقیم با این دو دارند. در کتاب آمده است: 'گفت و گو در کاتدرال را در عین حال میتوان رمانی درباره دیکتاتوری در آمریکای لاتین دانست که در آن جنبهی سیاسی ماجراها با ظرافت و اصالتی خالص طرح شده است. بسیاری از منتقدان، این کتاب را از این لحاظ با آثاری چون 'آقای رئیس جمهور' اثر استوریاس'، 'پاییز پدرسالار' اثر مارکز، و 'من، من عالیجاه' اثر روئا باستوس همسنگ میدانند، اما تفاوت این رمان با کتابهای نامبرده این است که 'بارگاس یوسا' به جای آن که به شخص دیکتاتور بپردازد و او را محور اصلی داستان قرار دهد، سراپای جامعهی دیکتاتورزده را میکاود و سیمای هولناک لیما ـ یا پرو، یا آمریکای لاتین ـ را پیش چشم خواننده مینهد؛ جامعهای که در آن همهی آمدمها، حتی آنان که خود، کارگزار دیکتاتوریاند، هر یک 'جایی در طول این خط' خود را تباه شده مییابند و از این دام چاله راهی جز به سوی شکست نمیبرند'.