داستان حاضر روایت سرگذشت دختری است که ذیل پانزده فصل سامان یافته است. ((مری کال)) شخصیت اصلی این رمان است .او مانند همه کوهنشینان دختری استوار, قوی و مغرور است .((مری)) از ثبات واقعی((آپالاچیها)) برخوردار است .وقتی پدرش در حال مرگ از او قول میگیرد که پشتیبان برادر و خواهرانش باشد, برای همیشه در کوهستان بمانند و از غریبهها هیچ کمکی نگیرند, بدون شک بر پیمان با پدر ثابت قدم میماند .او ابتدا فکر میکند که میتواند خانوادهاش را اداره کند و با کمک((رمی وامادین)) با گردآوری علفها و فروش آنها برای خودشان غذا و لباس تهیه کنند, اما زمستان به سرعت از راه میرسد .صرفهجویی در مصرف غذا الزامی میشود و از طرفی, خانه کوچکشان زیر بار سنگین برف فرو میریزد . ((مری کال)) میآموزد که سرزمین آنها, جایی که زنبقها میشکفند ظالم و غیر بخشنده نیز هست, اما ....