نمایشنامهی حاضر، اقتباسی است آزاد از رمان 'کلانوس مان' که نگارنده در آن، جنایتها و انسان ستیزیهای نظام نازیسم هیتلری را به تصویر میکشد. این اثر، نشانگر دوگانگی اخلاقی و رفتاری در جوامع بشری است که 'اوری پیدها' آغازگر شناخت و اعلام آنند. شخصیت اصلی این دوگانگی (دوآلیم) در اثر 'کلانوسمان'، 'اتواولریش' است. او نمادی است از تلونهایی که در دوران انحطاط جوامع، رواج مییابند و چه بسا خود از جمله علتهای این انحطاطند. وی از ابتدا تا انتهای داستان، یعنی هنگامی که باید در بن بست گریزناپذیر گزینش 'سود خود فروشی به نازیسم' از سوی و 'زیان پایداری در حفظ شرافت به بهای اعزام به بازداشتگاه و مرگ فجیع از سوی دیگر، یکی را برمیگزیند، به الزام همین شخصیت جاه طلبانهی خویش، اولین گزینه را برمیگزیند. نیز 'مفیستو' که تعبیری است برای نمود بیرونی ابلیس ـ و به نام 'مفیستوفهلس' در 'فاوست' اثر و لفگانگ گوته آمده است ـ در این نمایش نقش 'هندریک هوفگن' است که در گفتار و کردار او رخ مینمایاند.