نگارنده در این کتاب میکوشد به این سوالات پاسخ دهد. 'جوامع چگونه باید سازماندهی شوند تا بتوانند محیط علمی ثروتزایی به وجود آورند؟ چه چیز باعث پیدایش سرمایهگذاران ضروری برای ایجاد تغییر و تولید ثروت میشود؟ ثروت مبتنی بر علم چگونه پدید میآید؟ نقش ابزارسازی در اقتصاد سرمایهداری مبتنی بر علم، که در آن ابزار فیزیکی دیگر نقش اساسی در سیستم ندارد؟ چیست؟ چگونه میتوان از علم در ساختن هرم ثروت یک شخص، یک شرکت، یا یک جامعه استفاده کرد؟'. در کتاب خاطرنشان میشود: 'در پایان قرن بیستم، ارتباط متقابل شش رشتهی جدید فناوری: میکرو الکترونیک، رایانه، مهندسی ارتباط از راه دور، مواد جدید ساخت بشر، تولید آدم مصنوعی و فناوری زیستی (بیوتکنولوژی) باعث به وجود آمدن جهان اقتصادی جدید و کاملا متفاوتی شده است. همین فناوریها، امکان بازسازی صنایع قدیمی را فراهم کردهاند'.