این کتاب که به بررسی اندیشهها و آثار افلاطون و ارسطو اختصاص دارد به اختصار نگاشته شده است. گفتنی است افلاطون 'برای کشف حقیقت، روش سقراط را دنبال کرد و تکامل بخشید. آن چه افلاطون دریافت این بود که جهان دو تاست، نه یکی.... افلاطون برای نخستین بار جهان را به ترتیبی تقسیم کرد که باید آن را 'تقسیمبندی بزرگ' نامید. او میان جهان موجودات مادی که به نظر وی محصور در مکان و زمان میباشند و آنها را با حواس درک میکنیم، و جهان معقولات و صورتهای مجرد که با اندیشه قابل ادراک هستند فرق میگذاشت... ارسطو در سال 384 [ق.م] به دنیا آمد، دورهی جوانی را به تلمذ در آکادمی گذراند و گویا نخستین آثارش هم که باقی نماندهاند به شدت تحت تاثیر عقاید افلاطون بودهاند. بعد به تدریج از خط فکری افلاطون رها میشود و علاقهای روز افزون به مطالعات علمی در وی پدید میآید'.