در این کتاب, برخی آرا و اندیشههای گئورگ ویلهلم فریدریش هگل ( 1770تا 1830) فیلسوف آلمانی به اختصار بیان شده است .خوانندگان در این کتاب ضمن مروری کوتاه بر زندگی و آثار نامبرده, این مباحث را مطالعه میکنند :((هدف و غایت تاریخ)), ((آزادی و جامعه)), ((سفر دور و دراز و پر ماجرای ذهن)), ((منطق و دیالکتیک)) و ((پیامدهای اندیشههای فلسفی هگل)) .بهزعم نگارنده فهم نوشتههای هگل شاید دشوارتر از هر فیلسوف دیگر غربی است و این به دلیل سابقه به نسبت کوتاه زبان آلمانی در بیان معانی علمی و فلسفی تا زمان هگل, همچنین برخورد اختصاصی وی با واژههاست .هر چند هگل نتوانست سنت ولف و کانت را یکسره براندازد, ولی دگرگونیهای مهمی در زبان فلسفی پدید آورد .((هگل تاریخ را جدی میگرفت و برخلاف ((کانت)) که تصور میکرد میتواند صرفا به اتکائ مبانی فلسفی بگوید که طبیعت انسان چیست و همیشه چگونه باید باشد, هگل سخن ((شیلر)) را قبول داشت که میگفت کل بنیادهای وضع بشر ممکن است از یک عصر تاریخی به عصر دیگر تغییر کند .وی معتقد است تمام رویدادهای گذشته معطوف به هدف آزادی بوده است .هگل میگوید تاریخ جهان هیچ چیز نیست, مگر پیشرفت آگاهی از آزادی .او میگوید تمام مقصود و هدف فلسفه تاریخ, آشنایی با GEISTو نقش هدایتگر آن در تاریخ است)) .نگارنده در بخش انتهایی کتاب یعنی ((پیامدها)), پیروان هگل را به دو گروه تقسیم کرده است :هگلیان سنتی یا راستگرا که هیچ متفکر بزرگی بیرون نداد و هگلیان جوان, تند و رادیکال فریدریش اشتراوس, فویرباخ, ماریان اوانز و مارکس که تالیفات مهمی در زمینه ذهن, دین, هستی و آزادی نگاشتند .