این کتاب مشتمل بر مباحثی است در زمینه نقد و تحلیل ایدئولوژی. به تصریح نگارنده: 'در فصل نخست کوشیدهام پس از چارچوبی مقدماتی, برای سنجش آگاهی و ایدئولوژی, به بررسی رابطه آگاهی و ایدئولوژی بپردازم و دیدگاههایی را که به شیوههای مختلف ایدئولوژی را از سرشت آگاهی میدانند, نقد و بررسی کنم؛ سپس به زمینههای امکان و نقد و بررسی دیدگاههایی پرداختهام که میان ایدئولوژی و آگاهی تمایزی سرشتی قایلند. تلاش من در این فصل بر آن بوده است تا هم زمینهها و میراث بحث پیرامون ایدئولوژی را معرفی و نقد کنم و هم دیدگاه خود را درباره سرشت ایدئولوژی در آزمون نقد دیدگاههای دیگر بیازمایم. در فصل دوم, یکسره دیدگاه خود را درباره سرشت, ساختمان و کارکرد ایدئولوژی و رابطه ایدئولوژی با ساختهای دیگر به گونهای تفصیلی پیش نهادهام. در فصل سوم به بررسی مرزهای ایدئولوژی پرداخته و نظر خود را درباره تمایز علم اجتماعی و ایدئولوژی, رابطه علم اجتماعی و ایدئولوژی و مرزهای نظریه, ایدئولوژی, و برنامههای سیاسی و سرانجام پارادکس ایدئولوژی انقلابی طرح کردهام'.