((مه))اثر ((میگل د اونامونو)) ـ شاعر و متفکر اسپانیایی ـ که در قالب رمان عرضه شده در واقع چالشی است بین آفریده و آفریدگار بر سر جاودانگی و نیز حدیث عشق و وفاداری و تنهایی .در صحنه انتهایی داستان, ((دومینگو)) ـ یکی از شخصیتهای آن, در غم از دست دادن ارباب خود شیون میکند, در حالی که سگ او نیز در کنار ارباب تطهیر شده مرده است .به راستی نمیتوان دریافت که دومینگو برای کدام یک میگرید :ارباب یا سگش .