مولف در ابتدا پیرامون هدف همه اندیشمندان و منطقدانان که همان((چگونگی کنارهگیری از خطا))ست سخن به میان میآورد بعد از آن بحث خود را پیرامون تحول اندیشه منطق آغاز و سپس به شرح منطق افلاطون میپردازد .او در همه مباحث, میان اسلام و مکتبهای دیگر قیاس برقرار کرده و پیچیدگیهای فلسفه کهن و نوین را برشمرده است .مطالب کتاب با سخن از شیوههای پژوهش تاریخ و آرائ رسیده پیرامون آن به پایان میرسد .