این کتاب, جلد اول داستان پلیسی بلندی است که برای نوجوانان ترجمه شده است. شخصیت اصلی داستان دختری است بیست ساله به نام 'آلیس 'که به معماهای پلیسی علاقهمند است .او با خدمتکار خود (سارا) و پدرش که وکیل است, زندگی میکند . در روزی بارانی, چند گل رز کمیاب از باغچهشان به سرقت میرود .پس از تحقیقات پلیسی معلوم میشود که دزد رزها دختربچهای هشت ساله به نام 'رزلین 'است . آشنایی با رزلین و مادر مریض او باعث میشود رزلین و مادرش (خانم فونیمور) خوشبخت شوند .آلیس میبایست وارث قلعه و ملک 'ترابرت', خواهر خانم فونیمور را که ده سال از ناپدید شدنش میگذرد بیابد .وارث گم شده که به نام مستعار 'فلوریان 'شهرت داشته, اسکیبازی مشهور بوده است .آلیس برای یافتن فلوریان تنها سه هفته فرصت دارد .چرا که طبق وصیتنامه 'ژان ترابرت 'صاحب فوت شده قلعه, بعد از این تاریخ ملک و قلعه ترابرت توسط دولت ضبط و تبدیل به پارک خواهد شد .آلیس و دوستانش 'ماریون 'و 'بس 'فورا دست به کار میشوند .آنها در کارخانه کنسروسازی ترابرت, تکه کاغذی مییابند که خبر وجود رازی در یکی از دیوارهای قلعه را میدهد که باعث شناخته شدن وارث اصلی قلعه خواهد شد . آلیس بزودی متوجه میشود که وکیل و مامور اجرا وصیتنامه, مردی به نام 'هکتور گراجا 'در کار خود کوتاهی کرده است .او به همراه پدرش برای پیدا کردن فلوریان تصمیم میگیرند به شهر 'هامپتون 'بروند تا شاید اثری از فلوریان بیابند .ادامه ماجرا در جلد دوم با عنوان 'آلیس و کفشهای سیندرلا 'آمده است .