'ترجمه مقالاتی از 'کارل کگرش' در این مجموعه فراهم آمده است. وی در سال 1923 در مقاله ای تحت عنوان 'مارکسیسم و فلسفه' کوشید تا با دوره بندی ویژه ای از تاریخ تحولات اندیشه 'مارکس و مارکسیسم' که مختص رابطه آنها با فلسفه باشد, آن را بررسی نماید'. 'هفت سال بعد کگرش بر آن شد تا در نوشته ای تحت عنوان موقعیت کنونی مسئله 'مارکسیسم و فلسفه' به بررسی مجدد همین رابطه بپردازد؛ به ویژه که تا این زمان نزدیک به 13 سال از انقلاب اکتبر در روسیه می گذشت و کگرش فرصت داشت تا به ارزیابی مجددی از تجربه این انقلاب و دیدگاه های رهبران و نظریه پردازان آن بپردازد. این مقاله در عین حال تلاشی بود برای پاسخ به انتقاداتی که مقاله 'مارکسیسم و فلسفه' با آن رو به رو شده بود, کگرش در این مقاله از یک سو به ریشه یابی علل انتقادات سوسیال دموکرات ها و 'مارکسیسم روسی' می پردازد و از سوی دیگر می کوشد انگیزه های استقبال غیر منتظره و ناخوشایند 'فیلسوفان بورژوا' را توضیح دهد. مقاله تازه کگرش مبتنی است بر درک معینی که او از دیالکتیک نزد مارکس, دیالکتیک ماتریالیستی و اصولا دیدگاه درک ماتریالیستی تاریخ دارد. بدین سان نوشته های کگرش, طرح مسئله رابطه مارکسیسم و فلسفه است؛ یعنی پیش کشیدن مباحث کلیدی درباره شناخت شناسی اجتماعی, روش شناسی, رابطه تئوری و پراتیک, و نظایر آن. هدف کگرش این بود که نشان دهد مارکس از 'فلسفه' فراتر رفته و با این همه, وارث رابطه متقابل دیالکتیکی تئوری و پراتیک است که خود مشخصه ایدئالیسم کلاسیک بوده و مارکس برای نخستین بار آن را بر بنیادی ماتریالیستی استوار ساخته است.