در نمایشنامه((کاسپار)) عنصر زبان به موضوع تبدیل میشود و سرگذشت کاسپار ـ قهرمان اصلی نمایشنامه ـ در پس زمینه قرار میگیرد .با این وجود, در بطن نمایش, دنیای رنجآور کاسپار ظاهر می گردد که مرتبا تحت فشار عوامل اجتماعی است و در آخر نیز مغلوب آن میشود .این اثر با تکیه بر نظر((هاندکه)) که به دنبال کارکرد و بازی زبان است فراهم میآید و نویسنده در این نمایش, بر نظر ((ویتگنشتاین)) صحه میگذارد که((وقتی بتوانیم از بازیهای مختلف یا همان کارکردهای زبان بهره ببریم, میتوانیم ادعا کنیم که یک زبان را یاد گرفتهایم)) . در بخش نخست کتاب, نمایش نامه کاسپار, براساس ساختار, شکل و منبع آن تجزیه و تحلیل میشود .