فکر نگارش این کتاب طی چند جلسه گفت و گو با 'محمد محسن سازگارا 'شکل گرفت .بحث اصلی در این گفت و گو, علل مغفول ماندن مفهوم نظام اقتصاد آزاد (بازار رقابتی) و اهمیت تعیین کننده آن برای توسعه اقتصادی و سیاسی در محافل روشنفکری و کارشناسی جامعه ایران بود' .سوالهای اصلی و اساسی کتاب این است که' :چرا خردورزی دنیای مدرن نتوانسته در کشور ما ریشه دواند', 'چرا تجربههای متعدد جهت استقرار حکومت قانون, ایجاد نهادهای مدرن و در نتیجه پیشرفت سیاسی و اقتصادی با شکست مواجه شده است 'و 'چرا آرمانهای یک سال گذشته, مانند :حکومت قانون هنوز تحقق نیافته و امروز به صورت یکی از اهداف اصلی اصلاحات سیاسی مطرح میشود .''نگارنده در بخشی از پاسخ خود میگوید' :مهمترین عنصر تشکیل دهنده اندیشه مدرن و به تبع آن جامعه مدرن یعنی مفهوم و منزلت فرد (ارزشها, آزادیها و حقوق فردی) همیشه مورد غفلت اکثر اندیشمندان ایرانی قرار گرفته است .مدرنیته نزد ما ایرانیان محصول تحول و فراگرد درونی نیست بلکه امری اکتسابی است .ما در این اکتساب دست به التقاط زدهایم و در این التقاط بیشتر ظواهر و نتایج مدرنیته را نصیب خود کردهایم و از مولفه اصلی آن یعنی خردورزی مبتنی بر اصالت و کرامت انسانی غافل شدهایم .در نتیجه این غفلت, نهضت ضد استبدادی و آزادی خواهی مشروطیت به جای آن که نهادهای ناظر بر آزادی و حقوق فردی را در جامعه تاسیس و تحکیم کند, در عمل به تدریج به یک جریان استقلالطلبانه و ملیگرایانه تبدیل میشود ... یکی دیگر از ویژگیهای اندیشه معاصر ایران, بیاعتنایی و نیز تحقیر و تخفیف جنبه اقتصادی دنیای مدرن به عنوان موضع روشنفکری بوده است .'عناوین برخی از فصلها عبارتاند از' :آزادی خواهی', 'اندیشه اقتصادی و جایگاه آن در جامعه مدرن', 'سازمان سیاسی جامعه', 'معاش و تلاش و چگونگی نظام اقتصادی جامعه 'و 'حکومت قانون .'