در این کتاب, نویسنده ضمن بحث و ذکر پیشینهای از آرای صاحب نظران اصول فقه, درباره ماندگاری و دگرگونی حقوق اسلامی, نیز در باب تغییرات اجتماعی و نظریه حقوق اسلامی گفت و گو میکند و در این میان میکوشد تا مسئله را مطابق دیدگاه فقیهان اهل سنت ـ به ویژه براساس نظریه 'شاطبی 'ـ پاسخ گوید .وی در پایان چنین نتیجه میگیرد که ...'شاطبی با تحلیل مصلحت به عنوان هدف حقوق اسلامی, تلاش کرده است اعمال اصول فقه را از برخی عوامل جبرگرایی و انعطاف ناپذیری که ناشی از ملاحظات کلاس و روش شناسانه بود, رها سازد .در حقیقت, مفهوم مصلحت نزد شاطبی تصحیحی بر بسیاری از بد فهمیهای سنتی جدید از این مفهوم است ...سرانجام میتوان نتیجه گرفت که در تاریخ اصول فقه, فلسفه حقوق شاطبی نشانهای از گرایش به 'اثبات گرایی حقوقی ' را دارا است .درکی صحیح از محدودیتهای آن که ناشی از ماهیت تاریخی ویژه حقوق اسلام در این دوره است, و فهم ابهامات ناشی از این محدودیتها احتمالا به ما کمک میکند که جهت انطباق حقوق اسلامی با تغییرات اجتماعی, استدلالهای شاطبی را بازسازی کنیم .چنین بازسازیای احتمالا دارای کلیدی برای انطباق سودمند حقوق اسلام با شرایط نو است .'(گفتنی است ابواسحاق شاطبی, متوفای 790ق, از عالمانی است که در باب حقوق اسلامی به ویژه مقوله 'مصلحت 'مباحثی را مطرح ساخته است) .