این داستان بخشی از اثر بزرگ 'مارسل پروست' (1871 ـ 1922) به نام 'در جست و جوی زمان از دست رفته' است. در این رمان آقای 'سوان' میپندارد 'ادت' نعلق خاطری به وی دارد و همیشه در جشنها و محافل منتظر اوست؛ اما یک شب که بنابر عادت معهود به محفل 'وردورنها' قدم میگذارد, ادت را چون همیشه منتظر خویش نمییابد؛ او مانند دیوانهها به تمامی رستورانهای پاریس سرمیکشد تا شاید اثری از ادت بیابد. عشق سوان به ادت بر پایه حسادت پیریزی شده است و.....