این داستان مصور و رنگی که برای گروه سنی 'ب' و 'ج' به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ رسیده, درباره گل سرخی است که غمگین و تنهاست و از تشنگی ناله میکند. کوه دماوند نالههایش را میشنود و چشمهای از خود روان میسازد تا به گل سرخ آب برساند. چشمه در راه با رودخانه همراه شده خود را به دریا میرساند؛ اما امواج دریا نمیتوانند خود را به گل سرخ برسانند. در این حال, خورشید آب دریا را بخار میکند و ابر درست میشود. باد ابرها را بالای سر گل سرخ میبرد و آن وقت باران بر سر گل سرخ میبارد و او شاداب و خندان میشود.