یکی از بنمایههای این رمان 'خشونت' است. به گمان نویسنده در جوامعی که پایهی آن بر بیعدالتی استوار است نه تنها مجال برای گفتوگو و بحث مناظره در میان نیست, بلکه هیچ مجرایی برای ایجاد ارتباط انسانی وجود ندارد. 'بارگاس یوسا' در سالهای سگی ـ که در آن, در پرداخت هر رویداد, هویت واقعی یکی از آدمهای اصلی را تا لحظهی آخر پنهان نگاه میدارد ـ شعاعهای چند لایه بر واقعیت میتاباند؛ زیرا معتقد است که رمان به نسبت تعداد سطوح واقعیتی که مطرح میکند بزرگتر و جامعتر ارائه میشود. گفتنی است که 'بارگاس یوسا' به نسلی از نویسندگان جدید تعلق دارد که بیشتر بر واقعیتهای بیرونی توجه نشان میدهند. اینان نگرش نویسندگان درونگرا را کهنه و متعلق به گذشته میدانند, نویسندگانی که به واقعیت درونی علاقه نشان میدهند؛ مسائلی که مطرح میکنند به طور کلی بر وجدان یا روح متکی است,...'.