این داستان, گزارش گونهای است از حادثهای که در یکی از شهرهای کوچک اسپانیا رخ میدهد' .ماریا 'و همسر او که اهل فرانسهاند ایام تعطیل را به اتفاق پرستار بچه خود در اسپانیا سپری میکنند .رگبار شدید آنها را مجبور میسازد در یک هتل کوچک اقامت کنند .اما آنان در همان ابتدا درمییابند که مردی جوان همسرش را که به او خیانت کرده ـ همراه با معشوقش ـ کشته و گریخته است .در آن جا 'ماریا 'به طور اتفاقی با قاتل برخورد میکند و تصمیم میگیرد او را از دست پلیس نجات دهد .انگیزه اصلی ماریا برای این کار آن است که گمان میکند همسرش به او علاقهای ندارد بلکه به پرستار بچه بیشتر تمایل نشان میدهد . بدین ترتیب, ماریا قاتل را از دسترس پلیس دور میسازد تا بدین طریق کمبودها و خلا درونی خود را به نوعی جبران سازد ;در حالی که ...