شهرستان علىآباد کتول
علىآباد کتول از سمت شمال به گنبدکاووس و آققلا، از جنوب به ارتفاعات البرز و مرز استان سمنان، از شرق به راميان و گنبدکاووس و از غرب به گرگان محدود است.
آب و هواى شهرستان علىآباد کتول معتدل و مرطوب بوده و ميزان بارندگى سالانه بين ۵۰۰ تا ۶۰۰ ميليمتر است.
ناهموارىهاى شهرستان علىآباد کتول مانند بيشتر شهرستانهاى استان گلستان از جنوب به رشتهکوههاى البرز شرقى و از شمال به اراضى جلگهاى محدود مىگردد. ولى نواحى کوهستانى آن گسترش بيشترى دارد و مناطق کوهستانى آن شاهوار، سياهمرز کوه، افرا تخته، شيرينآباد و رودهاى مهم منطقه يکى رودخانهٔ زرينگل و ديگرى محمدآباد است، که به طرف شمال جارى بوده و در پائيندست به رودخانهٔ گرگانرود مىپيوندند. وضعيت پوشش گياهى آن در ارتفاعات بالا بهصورت چمنزار و استپ کوهى است و بهعنوان مرتع مورد استفاده قرار مىگيرد و در پائينتر از آن جنگلهاى انبوهى وجود دارد. و بخش جلگهاي، تحت پوشش محصولات کشاورزى است.
اين شهرستان از سال ۱۳۵۷ از شهرستان گرگان جدا و مستقل گرديده و از دو دهستان کتول و مرکزى تشکيل شده است. زبان رايج مردم علىآباد تبرى و فارسى است. با اين حال گويشهاى سيستاني، شاهرودى و خراسانى نيز در بين مهاجران رواج نسبى دارد.
از صنايع دستى علىآباد کتول مىتوان قالىبافي، نمدبافي، و بافت پارچههاى ابريشمى و پشمى موسوم به چوخا را نام برد. اين محدوده بهدليل اينکه در منطقهٔ جلگهاى حاصلخيز واقع شده از نظر کشاورزى داراى اهميت زيادى است. از آنجائى که علىآباد کتول بر سر راه گنبدکاووس واقع گرديده، محلّ اسکان و تجمع جمعيت زيادى است. در ادامهٔ تپههاى باستانى منطقهٔ گرگان، شاهتپه، تورنگتپه، قرهتپّه و غيره به تپّههاى اين شهرستان مىرسيم، آثار تاريخى مکشوفه در اين نواحى دال بر وجود جمعيتها و آبادىهاى مختلف بهويژه بعد از دورهٔ صفويه است. متون تاريخي، اسناد وقفنامهها و سفرنامههاى خارجيان بهصورت پراکنده اشاراتى به مناطق باستانى اين شهرستان کردهاند.
بنا به نوشتهٔ سيرى در تاريخ سياسى - اجتماعى کتول، اثر محمدابراهيم نظري، واژۀ کتول از دو واژهٔ اوستائى کته (Kata) و اول (UL) تشکيل شده است. کته به معناى جا و مکان و اول به معنى شيب، درّه و گودال مىباشد. و کتول به مجموعهٔ آبادىهائى گفته مىشود که در درون دره و کوه قرار دارند.
در يک گزارش تاريخى به سال ۱۳۲۷ هـ.ق (۱۲۸۸ خورشيدي)، علىآباد (محلهٔ علىآباد) اينگونه توصيف شده که، حاکمنشين کتول بوده و عمارت بسيار بزرگ علىمحمدخان مفاخرالملک در آن است. از مراکز ديدنى اين شهرستان مىتوان از جنگلهاى انبوه ياد کرد. يکى از اين مناطق جنگلى و تفرّجگاهي، کبودوال بوده که آبشارى زيبا و ديدنى دارد. و در جنوب شرقى اين شهر واقع مىباشد. اين مجموعه به لحاظ داشتن چشماندازهاى زيبا از مناطق باصفاى استان گلستان محسوب مىگردد که همهساله توجه مشتاقان زيادى از بومى و مسافر را به خود جلب مىکند.
از نقاط تفريحى و ديدنى ديگر اين شهرستان، منطقهٔ زرّينگل، افراتخته، الستان و سياهمرزکوه را مىتوان نام برد.
با توجه به موقعيت جغرافيائى و توسعهٔ شهرى بخش جديد کمالان و مرکزيت فاضلآباد به تصويب رسيده و از توابع شهرستان علىآباد کتول است.
شهرستان کلاله
کلاله يکى از شهرستانهاى جديد و مهم استان گلستان است که از شرق به خراسان و از غرب به آزادشهر و گنبدکاووس، از شمال به ترکمنستان و از جنوب به استان سمنان و خراسان محدود است. ترکيب جمعيتى آن بسيار متنوع است. ترکمن، فارس، ترک، سيستان و بلوچ، در آن سکونت دارند.
زيارتگاه خالدنبى بر فراز ارتفاعات گوگجه داغ در شمال شرقى اين شهرستان قرار گرفته و مورد توجه مردم ترکمن مىباشد، اين منطقه از استعداد بسيارى در توليد محصولات مهمّ کشاورزى برخوردار است.
بخشى از طبيعت زيباى پارک ملى گلستان و سرچشمهٔ رودخانهٔ زاو که از سرشاخههاى پرآب گرگانرود است در اين شهرستان واقع شده است.
بخش مراوهتپه در شمال شرقى استان گلستان و در نزديکى مرز جمهورى ترکمنستان و در حاشيهٔ رود اترک واقع شده است. مردم آن به کشاورزى و دامدارى اشتغال دارند. بيشتر مردم مراوهتپه، ترکمن بوده و با اين حال تعداد کمى از ديگر اقوام در آن ساکن هستند. دامدارى در اين بخش بهدليل داشتن مراتع وسيع و گسترده رواج زيادى دارد. مراتع مراوهتپه علاوه بر تأمين نياز دامهاى منطقه، پذيراى عشاير شمال خراسان نيز مىباشد که هر ساله با فرا رسيدن پائيز به اين منطقه وارد و در اواخر ارديبهشت باز مىگردند. مراوهتپه يکى از بخشهاى شهرستان کلاله مىباشد.
شهرستان بندرگز
اين شهرستان از شرق به کردکوى و از غرب به بهشهر و از جنوب به هزار جريب بهشهر، از شمال به ميانکاله و درياى خزر محدود است.
اين شهرستان داراى يک بخش مرکزى و بخش نوکنده است.
بندرگز از دوران قاجار با ايجاد يک تجارتخانه (انبار بزرگ کالا توسط روسها در زمان محمدشاه ۱۲۶۲ هـ.ق) قطب مهم اقتصادى - تجارى منطقهٔ استرآباد محسوب مىشد. مدتى بعد در اوايل حکومت ناصرالدينشاه با احداث يک اسکلهٔ چوبى و عامل شعبهٔ بانک استقراضى روس از يک سو به گرگان، دامغان، شاهرد، مازندران و تهران و از سوى ديگر با بادکوبه (باکو) و هشترخان (آستاراخان) روسيه ارتباط برقرار مىکرد.
ارامنه در بين مهاجرين، بيشترين تعداد را تشکيل مىدادند. اين گروه بعدها صاحب بسيارى از املاک و مغازهها گرديدند. قدرت اقتصادى و تراکم جمعيت آنها باعث نفوذ آنها در اين ناحيه شد. چنان که يکى از ارامنه در اوايل حکومت رضاشاه (۱۳۰۵ خورشيدي) به نمايندگى مجلس شوراى ملى از اين منطقه انتخاب شد. يک گزارش تاريخى در سال ۱۳۲۷ هـ.ق (۱۲۸۷ خورشيدي) دربارهٔ بندرگز چنين مىنويسد که از دهات انزان است. بندرى معروف که تجّار ارامنه در آنجا مغازههاى فراوان دارند و با تجّار گرگان فعلى با پنبه، پوست، کنجد، برنج و پشم داد و ستد مىکنند. اغلب ترکمانان يموت هم در آنجا خريد و فروش دارند.
در منطقهٔ بندرگز آثار تاريخى مهمى وجود دارد که اهمّ آنها عبارتند از: جرکلباد (نزديک روستاهاى هشت تکهٔ غرب کهنه کلباد) خرابههاى آتشکدهٔ قديمى در جنوب شرقى روستاى کهنهٔ کلباد، مارقلعه، قديمقلعه، عروس قلعه و تپههاى باستانى دينتپهّ، بزغالهتپه، تپه عبدالهي، تپهسنان، تپه در دارلته، کافرتپه و قلعهتپه را مىتوان نام برد.
در ضلع شمالى اين شهرستان، خليج بسيار مهم گرگان و شبهجزيرهٔ ميانکاله واقع شده است. اين محدوده علاوه بر اينکه پناهگاه حياتوحش ميانکله بوده، يکى از ذخيرهگاههاى مهمّ زيست کره محسوب مىگردد. همچنين محل مناسب براى فعاليتهاى تحقيقاتى در زمينههاى پرندگان و آبزيان است. در ناحيهٔ جنوبى اين شهرستان جنگلهاى پهنبرگ و گردشگاههائى وجود دارند که از ديرباز مردم در فصول گرم از بعضى مناطق آن استفاده مىکردند و عمدهٔ فعاليت مردم در اين شهرستان کشاورزى است ولى صيّادى در اين منطقه نيز رونق دارد. زبان رايج اين شهرستان تبرى است.
مهمترين مراکز دولتى و آموزشى عبارتند از: اولين مدرسهٔ ابتدائى در سال ۱۲۸۷ خورشيدى و اولين دبيرستان در ۱۳۰۷ خورشيدي، ساختمان گمرک، ساختمان شهربانى (نظميهٔ قديم) ۱۲۹۰ خورشيدي، آموزش و پرورش ۱۲۹۳ خورشيدي، اولين کارخانهٔ پنبهپاککنى ۱۲۹۴، خورشيدي، در حال حاضر اميد آن مىرود که فعاليتهاى گردشگرى با توجه به موقعيت آن رونق گيرد.