شورش نانچاگ

چون حزب کمونيست در بعضى از واحدهاى نظامى مستقر در شهر نانچانگ نفوذ داشت شهر نانچانگ بعنوان محل اولين قام انتخاب شد. شورشيان خود را انتقلابيون عصر حزب مليّون معرفى کردند و مى‌گفتند چون دولت مليون به انقلاب خيانت نموده و آن را از مسير صحيح منحرف کرده است بمنظور حفظ دست‌آورى‌هاى انقلاب قيام کرده‌اند و منظور آنان ادامه انقلاب در مسير صحيح است. شورش در نيمه شب اول اوت ۱۹۲۷ آغاز شد. چوئن لاى از طرف حزب مأمور رهبرى اين قيام بود. همچنين مى‌توان از جوده و لين بيائو نام برد. حزب کمونيست به راحتى بر شهر مسلط شد و يک حکوت انقلابى تشکيل داد. ولى نيروهاى نظامى دولت ملى در پنجم وت به شورشيان حمله کردند. شورشيان نتوانستند در برابر ارتش مليون مقاومت کند و مجبور به تخليه شهر و فرار شدند. تعدادى از آنها متفرق و تعدادى نيز به سمت بندر سواتر (Swatow) عقب نشينى کردند که ظرف مدت يکماه از ارتش شکست خورده و بکلى تار و مار شدند. هر چند اولين قيام مسلحانه حزب کمونيست با شکست قطعى مواجه شد ولى سبب گرديد که نيروهاى نظامى که با دولت ملى مخالفت بودند متشکل شده و براى همکارى با حزب کمونيست آمادگى پيدا کنند.


بعد از پيروزى انقلاب سوسياليستى و تأسيس جمهورى خلق چين سالروز اين قيام تاريخى يعنى روز اول اوت بعنوان روز ارتش آزادى بخش چين جشن گرفته مى‌شود.

شورش کانتون

شهر کانتون در جنوب چين داراى موقعيت ممتازى است و حزب کمونيست نيز در اين شهر نفوذ بسيار داشت. از اينرو رهبرانى که شورش‌ها محلى را تدارک مى‌ديدند اين شهر را انتخاب کردند. طرح شورش کانتون از طرف دولت شوروى هم تأييد شد. در ۱۱ دسامبر ۱۹۲۷ حزب کمونيست به کمک کارگران مسلح شهر کانتون را اشغال نمود و يک دولت انقلابى که به نام کمون کانتون معروف است تشيکل داد. ارتش بلافاصله عکس‌العمل نشان داد. سرمايه داران محلّى و انجمن‌هاى ملى شهر هم به ارتش کمک کردند. جنگ سه روز بطور انجاميد و با شکست فاحش کمونيست به پايان رسيد. در اين شورش بيش از هشت‌هزار نفر از نيروهى کمونيست جان خود را از دست دادند. بعلاوه، ۵ نفر از کارمندان روسى کنسولگرى شوروى و شش‌هزار نفر از کارکنان چينى آن به قتل رسيدند.


چون کارمندان سر کنسولگرى شوروى در اين اغتشاشات شرکت نموده بودند دولت ملى روابط خود را با شوروى قطع کرد که تا سال ۱۹۳۲ نيز ادامه يافت. با شکست قيام کانتون حزب کمونيست موقعيت خود را به عنوان يک نيروى انقلابى مؤثر از دست داد.


در عوض چيانکايچک رهبر مليون که از کانتون به نانکن منتقل شده بود بعنوان رئيس حکومت ملى و فرمانده کل قواى مسلح قدرت خود را بيش از پيش تثبيت کرد ودر مدت ده سال که به دههٔ نانکن معروف است سعى کرد با به کارگيرى ارتش ملى قدرت خود را در تمام کشور بسط دهدو حزب کمونيست چين بعد از ناکامى‌ها و شکست‌هايى که در سال ۱۹۲۷ متحمّل شد به اين نتيجه رسيد که بايد در روش مبارزاتى خود تجيدنظر نمايد و خط مشى حزب را بر پايه جديدى استوار کند. بنابراين از آغاز سال ۱۹۲۸ استراتژى مبارزاتى خود را براساس چهار اصل زير قرار داد:


۱. مبارزه انقلابى يکى مبارزه مسلحانه است و باى به اسلحه تکيه داشته باشد. بعلاوه وقتى مى‌تواند به پيروزى اطمينان پيدا کرد که نيروهاى مسلح انقلابى حداقل با نيروهاى دشمن برابر باشد و در غير اينصورت نمى‌تواند انتظار پيروزى داشت.


۲. مبارزه مسلحانه بايد به دهقانان متکى باشد و روستاها و مناطق عقب افتاده اقتصادى به عنوان پايگاه مبارزه انتخاب گردد.


۳. مرکز مبارزات بايد در مناطق دور دست متمرکز گردد تا از نيروهاى دشمن دور باشد. شهرها و مراکز بزرگ صنعتى براى مبارزات انقلابى بايد طرح‌ها و برنامه‌هاى دراز مدت تنظيم گردد. لذا دهات و روستاهاى دور افتاده شرايط مناسبترى داشته و مى‌توان براى مدت طولانى در آنجا اقامت کرده و امکانات زندگى را فراهم نمود. بر مبناى اين اصول رهبران حزب در صدد برآمدند براى ادامه مبارزه در روستاهاى دور افتاده پايگاه‌هايى دائر کنند.