در ارزيابى آثار يک‌نفر مورخ اصولاً چهار پرسش مطرح مى‌شود که بايد به آنها پاسخى درخور پيدا کرد. اين پرسش‌ها به دو گروه تقسيم مى‌شود. پيش از همه بايد دانست که چه اطلاعاتى در اختيار مورخ بوده و چگونه از آنها بهره‌گرفته، يعنى منابع و تجهيزات فنى از چه بوده است. ديگر اينکه بايد دانست که اين مورخ با چه جهان‌نگرى و موضوعى به سراغ تحقيق و تاريخ خود رفته است. يعنى جهت‌گيرى وى نسبت به موضوع کار خود چگونه بوده است. با توجه به اين پرسش‌ها، دو مورخ تاريخ‌نگارى ايران يعنى سرجان ملکم و سرپرسى سايکس را به‌بحث و فحص مى‌گيريم.


به دو دليل سرجان ملکم و سرپرسى سايکس را براى ارزيابى برگزيده‌ايم. اول اينکه اين دو تن نخستين نمونه مورخان انگليسى و جديدترين آن از براى تأليف تاريخ جامع ايران هستند و دوم اينکه مقايسه آثار آنها مقطع يک‌صد ساله‌اى از تاريخ ايران را، از دوره ناپلئون تا جنگ جهانى اول تحت پوشش قرار مى‌دهد و از اين زمان به بعد جهت‌گيرى انگليس نسبت به رويدادهاى ايرات تحت‌تأثير رويدادهاى مرزهاى شمال‌غربى ايران قرار مى‌گيرد.