مردم سيستان از طوايف مختلفى تشکيل شده‌اند که فقط معدودى از آنها بومى هستند و اکثريت با مهاجرانى است که در زمان‌هاى مختلف و به علل گوناگون به اين منطقه آمده يا کوچ داده شده‌اند.


”هر طايفه مجموعه‌اى است از تيره‌هاى مختلف که خود از واحدهاى کوچک‌ترى به نام شلوار، شکل گرفته‌اند. کوچک‌ترين واحد اجتماعى اقتصادى در اصطلاح بلوچ و مردم سيستان شلوار نام دارد. شلوار به گروهى اطلاق مى‌شود که از يک پدر و مادر به‌وجود آمده باشند. مجموعه افراد چند شلوار تشکيل يک تيره را مى‌دهند.“


شلوار، تيره، طايفه هريک براى خود رئيسى دارد که در بيشتر موارد اين مقام موروثى است، با اين تفاوت که رئيس طايفه در انتخاب و شايستگى فرزندى که بايد جانشين پدر شود نظر مى‌دهد و عملاً او را انتخاب مى‌کند.


وجود طوايف مختلف در سيستان موجب شد که اين منطقه دائماً درگير اختلافات طايفه‌اى باشد. هر از چندگاه طايفه‌اى قدرتمند مى‌شد و در صدد نابودى يا تضعيف و مطيع ساختن طوايفى ديگر برمى‌آمد.


رئساى هر طايفه نيز به نسبت قدرت و نفوذى که پيدا مى‌کردند يکى از عناوين رئيس، ارباب، مير، و سردار را انتخاب نموده بر جان و مال مردم حکومت مى‌کردند.


”... در رأس هريک از اين واحدها شخصى به‌عنوان رئيس وجود دارد، اين مقام معمولاً موروثى است و از پدر به پسر مى‌رسد، با اين تفاوت که سردار با رئيس طايفه در انتخاب و شايستگى فرزندى که بايد جانشين پدر شود نظر مى‌داد، تفويض اين سمت نيز طى مراسمى انجام مى‌گرفت که رئيس طايفه يا سردار شورائى از ريش‌سفيدان طايفه تشکيل مى‌داد و پس از تمهيد مقدمات، با بستن شال ابريشمين زردرنگى به‌سر شخص موردنظر انتخاب او را اعلام مى‌کرد.