ايل سنجابى
از ايلات مهم باختران ظاهراً يک قرن و نيم پيش از بههم پيوستن تيرههائى که از فارس، عراق و لرستان مهاجرت کرده بودند، تشکيل شده است. بيشتر افراد اين ايل که زمانى بين ماهيدشت در غرب باختران (کرمانشاهان و زهاب در مرز ايران و عراق، ييلاق و قشلاق کردند، اينک در ماهيدشت و دهستان سنجابى اسلامآباد اسکان يافتهاند، و يا در مسافتهاى کوتاه کوچ مىکنند. با اينحال عدهاى از افراد ايل، کوچ تا زهاب را ادامه مىدهند و يا در آن حوالى به کشت و زرع و دامدارى مىپردازند. تيرههاى مهم سنجابى داليان، چلابى (چالاوي) و خرده دستجه ذکر شدهاند. لهجهٔ برخى از تيرهها و طوايف ايل با لهجهٔ اصلى سنجابى تفاوت دارد از آن جمله تيرههاى پيرعلى و بولي.
ايل گوران
که در اصل طايفهٔ قلخانى را نيز در برمىگرفت در حوالى گهواره در دهستان گوران سکونت دارد و از ايلات بسيار قديمى منطقه مىباشد. اين ايل امروز روز به طوايف بيونيژ که بين شمال کرند و زهاب ييلاق قشلاق مىکنند، چوپانکاره که بيشتر آنها در اطراف قلعه قاضى ساکن شدهاند، حيدرى که بين سياوانه در شمال کرند و تنگزهاب کوچ مىکنند و تفنگچى که در شمال دهستان گوران تختهقاپو شدهاند، تقسيم مىشود. افراد اين ايل عموماً از اهل حق مىباشند. و گويا در اصل کرد نيستند. قلخانى امروزه بهصورت ايل مستقل درآمده و در دهستانى بههمين نام در شمال بخش کرند سکونت دارد.
ايل کلهر
از ايلات بزرگ باختران (کرمانشاهان) است. قسمت اعظم ايل در اين استان ساکن شده و يا در درون آن ييلاق و قشلاق مىکند. تنها بخش کوچکى به منطقهٔ مهران و دهلران در ايلام کوچ مىکند. تقسيمات ايل را تحت اين عنوانها ذکر مىکنند: تيرهٔ چنار و کنار، طايفههاى منطقهٔ حسنآباد (در ۴۰ کيلومترى جنوبغربى شهر باختران)، تيرهٔ ماهيدشت، طايفههاى خارجى که کلهر خالص نيستند و احتمالاً از پشتکوه (ايلام) و خوزستان آمدهاند و ديگر طايفهها.
مجموعهٔ ايلهاى کرند از چند ايل کوچک که بيشتر جدا شده از ايلات ديگر هستند تشکيل شده است: باباجانى و جاف گندمبان که از ثلاث آمدهاند، سيمانى گاسور و جوز که اصلاً از گوران (اهل حق) هستند، کلاه پهن که منسوب به کلهر مىباشند و حبيبهوند که از پشتکوه مهاجرت کردهاند.
حضور ايلات کرد و لک و لر ديگر چون جليلوند (دردينور)، جمير (=جمور)، ترکاشوند و زوله (که سه ايل اخير ميان همدان و باختران از سوئى و نواحى مهران و دهلران در ايلام از سوى ديگرر و حتى گاهى تا خوزستان نيز کوچ مىکنند) هم در باختران گزارش شده است.
ايلام يا پشتکوه نيز از مناطق تمرکز ايلات کرد، لک و نيز از لر مىباشد. اين طوايف چنان در هم آميختهاند که تشخيص آنها آسان نيست [کيهان: ۴۶۵]. ايلات کرد اين استان در آبدانان، زرينآباد، و قسمتهائى از دهلران و موسيان و مهران سکونت دارند و عبارتند از جايروند، ممسىوند، کلکوه، قائد خرده، ديناروند و دستعليوند و ايلات مهم کرد و لر شامل ارکوازي، ملکشاهي، گچي، شوهان، خزل، بيجنوند، هندميني، عليشيروان، ميشخاص، و غيره. علاوه بر اينها، ايلات ديگرى مانند زنگنه، زوله، کلهر، و جمير و بيرانوند از همدان، باختران و لرستان به اين استان کوچ مىکنند.
دربارهٔ ايلات استان کردستان اطلاعات زيادى در دست نيست. بيشتر اين ايلات اسکان يافتهاند و اگر هم کوچ کنند، مسافتهاى کوتاهى را مىپيمايند.
در اطراف سنندج و مريوان ايلات و طوايف گوناگونى گزارش شدهاند از جمله کوماسى که در دهستانى به همين نام در شرق مريوان سکونت دارند؛ محل استقرار ايل کلاترزان (کلانترزان) بين کوماسى و سنندج مىباشد و دو طايفهٔ کشکى و کمانگر در کامياران در جنوب سنندج بهسر مىبرند. طوايف کهنهپوش و کانى سانانى نيز در مريوان تختهقاپو شدهاند. طايفهٔ سلطانى از طوايف اورامان در اورامان تخت واقع در جنوب مريوان استقرار دارند.
ايلات و طوايف سقز نيز بسيار متنوع مىباشند، از آن جمله: گورگ سقز که با گورگ سردشت و مهاباد (آذربايجانغربي) مربوط هستند. فيضاله بيگي، تيلهکوه (تيلکو)، کلالي، کلهر، اردلان، وکيلى قباغلو، ده بکرى سقز، سرشيوسقز، خورخوره و گورهٔ قلعه ديواني، جاف سقز نيز با طوايف خود، ميکائيلى و شاطرى و تيرخالى و اسماعيل غديرى و غيره در دهستانهاى سرشيو سقز، و خورخوره و تيلکو مستقر مىباشد و از بخش مرادى (در برابر جوانرودي) ايل جاف محسوب مىشود. طوايف احمدى لطفاله بيگي، شهيدى و بهرام بيگى از ايلات اطراف بانه ذکر شدهاند.
دامنهٔ عشاير کرد تا آذربايجان غربى امتداد مىيابد. ايل بلباس شامل طوايف منگور، پيران و مامش در حوالى شهرستان پيرانشهر و بخشى از شهرستان مهاباد پراکنده است. اين عشاير عملاً اسکان يافتهاند و تعليف گوسفندان خود را در مراتع مجاور محل سکونت غالباً بهصورت عمودى و گاهى در دشت بهصورت افقى انجام مىدهند.
ايلات مکرى و دهبکرى در شهرستان مهاباد (ساوج بلاغ پيشين) در محال شهر ويران، آختاچي، بهى و گورک مکرى هستند. در شهرستان سردشت ايلات گورک در دهستانهاى شمالى و تيرههاى ملکاري، آلان، برياجى و غيره از ايل سوسنى در غرب و جنوب آن سکونت گزيدهاند. ايل هرکى در دهستانهاى ترگوردشت و مرگور ييلاق و قشلاق مىکنند. ايل معروف شکاک در غرب درياچهٔ اروميه در مرز ايران و ترکيه در برادوست و صوماى مستقر مىباشد. زرزا و قرهپاپاق در حوالى اشنويه و سادات در حوالى دشت و منگور ذکر شدهاند. ايل ميلان که گاهى بهعنوان يکى از دو تيرهٔ ايل جلالى (تيرهٔ ديگر به قزلباش معروف است) ذکر مىشود اگر هم اصلاً کرد بوده باشد، ظاهراً امروزه بيشتر ترکزبان است. اين ايل در اطراف ماکو استقرار يافته است.
در زمان صفويه برخى از عشاير کرد به شمال خراسان کوچانده شدند و امروز روز طوايف گوناگون آنها از سرخس در انتهاء شرقى خراسن تا پاسگاه مرزى چات در گرگان مستقر مىباشند. از بازمندگان اين عشاير دو ايل مهم يکى زغفرانلو است که از طوايف متعدد چون کيکانلو بيچرانلو، سيفکانلو، عمارلو و غيره تشکيل شده و ديگر ايل شادلو که عشاير ديوانلو، بارزانلو و قراچورلو (با قرهچولو) منسوب به آن است. عدهٔ زيادى از ايل عمارلو به جنوبشرقى رودبار استان گيلان کوچانده شدهاند [پور کريم ۱۳۴۸: ۳۰ ـ ۲۳؛ توحدى ۱۳۵۹].
سه طايفه از ايل خمسه به نامهاى ايتانلو، بهارلو و نفر ترکزبان هستند. اين طوايف از يک قرن پيش به اين طرف در نواحى شرقى استان بهکلى اسکان يافته يا در ايلات ديگر مستحيل شدهاند.
عشاير ايلسون (شاهسون) شامل گيکلو، عيسىلو، قوجابيگلو، حاجى خوجالو (يا حاجى خواجه) مغانلو و غيره از ايلات مهم ترکزبان هستند، در زمان صفويه از قزلباش بودند. سرزمين اين ايل امروزه در شمال آذربايجانشرقى از اردبيل تا مرز ايران و اتحاد جماهير شوروى سابق است. ايلسونهاى اطراف مشکينشهر هنوز بين دامنههاى کوه سبلان و دشت مغان کوچ مىکنند. برخى از تيرههاى ايلسون به نام بغدادى و اينالو در حوالى ساوه، قم و قزوين استقرار يافتهاند. ايل اينالوى خمسه فارس را نيز اصلاً از عشاير ايلسون دانستهاند.