در قرن سوم هجرى يکى از علما و محدثين قم به نام ابوالصديم حسين بن على بن آدم اشعري که در زمره صحابه حضرت امام علىالنقى (ع) و حضرت امام حسن عسگرى (ع) به شمار مىرفت، مسجدى در قم بنا کرد. طبق نوشتهٔ کتاب تاريخ قديم قم که در قرن چهار م هجرى نوشته شده است، معلوم نيست که محل آن مسجد در کدام يک از مکانهاى زير بوده است:
- مسجدى به نام مسجد جامع که در يکى از محلههاى قديمى قم، نزديک دروازه رى واقع شده
- مسجدى که اکنون به نام امام حسن عسگرى شناخته مىشود
- مسجدى که در حدود خاکفرج و اراضى کميدان واقع بوده و اکنون اثرى از آن به جاى نمانده و به احتمال قوى و به موجب قراين تاريخى همين مسجد بوده است.
مسجدى که اکنون برجا است و به نام مسجد جامع قم شناخته مىشود، همان است که در محله مسجد جامع، در خيابان آذر و نزديک دروازه رى واقع شده است.
ايوان
يکى از زيباترين و باشکوهترين بناهاى اين مجموعه، ايوان بسيار مجلل آن است. اين ايوان به دهانه ۱۴، عرض ۷ و ارتفاع ۱۸متر، از نظر تناسب و زيبايي، ممتاز و بىنظير است. مقرنس گچى پوشش ايوانى و نيز نقشه کاشىکارى ديوار آن که در ميانهٔ قابهايى از آجر کلوکى (آجر کوچک) و تراش توام با نمابندى کتيبههاى متعدد موضعى و کمربندى جلب توجه مىکند، بيش از هر چيز موجب تحسين معماران و هنرمندان مىشود. در توصيف اين ايوان بايد گفت که مظهر جمال، اعتدال و توازن است؛ زيرا تمام اجزاى آن در جاى خود قرار گرفته و متناسب است. مقرنس پوشش آن با نقشه بسيار جالبى طراحى شده که در برگيرندهٔ دو کوه مطبق و معلق در دو طرف آن است و مانند دو گنبد پنج طبقه به نظر مىرسد که هر طبقه آن داراى پنج قطار با پنج حوضچه بزرگ و کوچک است. در ميان دو گنبد آويزان، سه حوض بزرگ وارونه با سطح قوسى آراسته و مزين به ترنجهايى از کاشى معرق وجود دارد که در ميان قابى از کاشىهاى سفالى با جدار هشتتايى صفهدار نمايان است.
بين اين حوضها جدارى شبيه دو گنبد کوچک و معلق با حوضچههاى متنوع و منظم در سه رديف با قطارهاى مشابه وجود دارد. مشخص نيست اين مصالح ساختمانى سنگين را چگونه تا سقف بالا برده و چگونه آنجا آويختهاند که پس از قرنها هنوز بى خدشه و شکست، پابرجا و سالم باقى مانده است.
اين مقرنس بىنظير و ممتاز، که از نقاشى ملاتسازى توأم با رنگآميزى طلايى برخوردار است، از دور به صورت مقرنسى از آجر نمايان است.
تزيينات کاشى اين مسجد در زمان فتحعلىشاه و در سال ۱۲۴۸ هـ.ق صورت گرفته که به مرور شکسته و ريخته شد. از اين رو ابتدا از طرف مرحوم حضرت آيتالله فيض در سال ۱۳۶۵ هـ.ق و مجدداً از طرف آيتالله العظمى بروجردى در سال ۱۳۷۵ هـ.ق تمام مسجد تعمير و به ازاره سنگى آراسته و مزين گرديد. اين کاشىکارى بر فراز ازارهاى از سنگتراش سفيد به ارتفاع ۲۰/۱ متر است و تمام بدنه ايوان را از بغلهها و اسپر تا کتيبهٔ کمربندى تزيين نموده است.
کاشىها، خشتى منقش هفت رنگ با نقشهبند اسليمى و اژدربندى است و در ميانه کاشىکارى آن، چند خط عمودى و افقى از آجر کلوکى و تراش ديده مىشود که مانند قابى کاشىها را در ميان گرفته و وسط هر قاب، نمايى ساخته شده و درون هر نما، ترنجى ديده مىشود که روى آن آيهٔ شريفهٔ و ما خلقت الجن و الانس الاليعبدون نوشته شده است. اين آيه در کتيبه معابد و مشاهد از آثار مخصوص فتحعلىشاه است و در سينه اسپر بالاى پوشش دو قوسى سه درگاه ورودى به مقصوره سه قاب آجرى مربع مستطيل گرفته شده که درون آنها با کاشىهاى خوشنقش، زيبا و شفافى مزين شده است. در قاب وسطى در ترنجى کشيده به خط ريز ثلث آيةالکرسى و در پايان فالله خيرٌ حافظاً و هو ارحم الراحمين نوشته شده است.
در ترنج کشيده ديگرى لااله الا الله، محمد رسول الله، على ولى الله - تعمير ۱۳۶۵ هجري خوانده مىشود و در سومى انا مدينةالعلم و على بابها جلب توجه مىکند. در کمرگاه ايوان کتيبهاى از کاشى خشتى با زمينه لاجوردى وجود دارد که به خط ثلث سفيد بر روى آن سوره مبارکه جمعه و در پايان سبحان ربک رب العزه عما يصفون و سلام على المرسلين و الحمدالله رب العالمين، فى تاريخ شهر ربيعالثانى سنة ست و اربعين و مأتين بعد الف من هجره النبوية خوانده مىشود.
لبه ايوان از دو قوس بالا و نيز طرفين به صورت گيلويى و روى آن طره برنجى پيچى از کاشى فيروزهفام هر يک به اندازه %۴۰ در ۴۰% به کار برده شده و شبيه آثار قرن هشتم است. اين لبه، منظره ايوان را بسيار زيبا کرده است.
در دو طرف ايوان جرزهايى به عرض دو و نيم متر و ارتفاع ۱۸ متر وجود دارد و متصل به آنها صفه محرابى است که بر فراز هر يک ايوانى با پوشش مقرنس بديع است و در کنار آن نيز جرز ديگرى قرار دارد. به اين ترتيب در مجموع چهار جرز وجود دارد که تمامى به کاشىهاى خوشنقش و زيبا آراسته شدهاند. لچکىها و پيشانى ايوان نيز آراسته به کاشى گرهسازى است.
در پيشانى ايوان و دو ايوانچهٔ دو طرف آن کتيبهاى به طول بيست و هشت و عرض يک متر از کاشىهاى خشتى قرار دارد. روى اين کاشى خشتى با خط خاصى که برگرفته از خطوط ثلث، نسخ و ريحانى است، به صورت متداخل آيهاى از سوره مبارکه نور الله نورُ السموات و الارض مثل نوره کمشکوةٍ فيها مصباح المصباح فى زجاجةٍ الزجاجة. کانها کوکب دريُ يوقد من شجره مبارکة زيتونةٍ لاشرقيةٍ و با غربيةٍ يکادُ زينتُها يضيءُ و لوْلمْ تمسسْه نارٌ نورٌ على نور آمده است.