خليج گرگان و شبه جزيره ميانکاله
در تمام سواحل جنوبى درياى خزر تنها يک شبهجزيره وجود دارد که به نام ميانکاله خوانده مىشود، شبهجزيره ميانکاله در منتهىاليه جنوبشرقى درياى خزر قرار گرفته است. اين شبه جزيره از شمال به درياى خزر و از جنوب به خليج گرگان و از شرق به آشوراده و بندر ترکمن و از غرب به مرداب لَپو محدود مىشود. شبهجزيره ميانکاله و خليج گرگان در حدود ۶۸،۸۰۰ هکتار وسعت دارد. عرض آن بين ۵/۲ تا ۵/۶ کيلومتر متغير است. اين شبهجزيره با تپّههاى شنى ساحلى به طول ۵/۶ کيلومتر از دريا منفک مىگردد وسعت و بهويژه دهانه آن به نسبت کاهش يا افزايش آب، کم و زياد مىشود. فضاى شبهجزيره، مرغزار و نيمهمشجّر بوده که عمدهترين درختچههاى آن را انار و تمشک وحشى تشکيل مىدهد.
اين شبهجزيره به همراه خليج گرگان در زمره پناهگاههاى حياتوحش کشور است، که بهعلت اهمّيت زياد آن بهعنوان ذخيره گاه زيست کره در جهان به ثبت رسيده است.
همهساله دهها هزار از انواع پرندگان مهاجر ابزى و کنار آبزى از قبيل: فلامينگو، قوها، غازها، اردکها، مرگوسها، کاکائىها، پرستوهاى دريائي، آبچليکها و تليلهها و ديگر پرندگان آبزي، وارد اين منطقه مىشوند. علاوه بر پرندگان آبزي، انواعى از پرندگان آبزى انواعى از پرندگان خشکىزى و حمايت شده مانند: قرقاول، درّاج و پرندگان شکارى و ديگر گونهها و حيواناتى از قبيل: شغال، روباه، خرگوش و سمور در منطقه يافت مىشوند در اين منطقه همانند ساير مناطق حفاظتشده هر نوع شکار و تخريب زيستگاه ممنوع مىباشد. در قسمت شرقى شبهجزيره ميانکاله، آشوراده قرار گرفته که مرکز فعاليّتهاى خاويارى شمال کشور به حساب مىآيد.
مجموعه شبهجزيره ميانکاله و جزاير آشوراده و اِسمالساي و خليج گرگان داراى جاذبههاى شگفتانگيز طبيعى و زيستمحيطى است که پوشش گياهى ويژه، حياتوحش منحصربهفرد و چشماندازهاى ساحلى خليج گرگان، اين محدوده را به يکى از جالبترين نقاط توريستى تبديل کرده است. در حال حاضر در شبهجزيره ميانکاله استفاده مرتعى و چراى دام بهصورت بىرويّه انجام مىشود که چنانچه ادامه يابد اين اکوسيستم منحصربهفرد را به مخاطره خواهد انداخت. جا دارد که اين اکوسيستم بهصورت پارک ملّى در آمده تا بتوان از پشتوانه قوى قانونى در مقابل تهاجمات انسانى و تخريب محيط طبيعي، پايدار بماند و بخشى از اين منطقه بهعنوان مراکز استفاده توريسم مورد استفاده قرار داد.
گِلفشانهاى استان گلستان
گِلفشانها، ساختمانهاى گلى با ارتفاع حداکثر ۵۰۰ ـ ۴۰۰ متر هستند، داراى فوّارهاى از آب، بخارات نفتي، هيدروکربن و گل در زمان انفجار مىباشند، که از دهانه آن خارج مىشوند. گاهى گلفشان فاقد انفجار بوده و برخى مواقع دائمى نبوده و بهصورت دورهاى و چشمههاى نبضدار (Pulsating Spring) فعّاليّت دارند. تشکيل گلفشانها در سازنهاى قديمى به شدّت چين خورده و گسلدار و يا از رسوبات ضخيم جوان و در حاشيه درياها و اقيانوسها در حال فرونشينى و با فرورانش رخ مىدهد. در اغلب گلفشانها، انفجار با بهوجود آمدن شعله گاز تا ارتفاع ۳۰۰ متر و يا بيشتر همراه بوده و با زبانههاى گل همراه هستند.
مکانيزم تشکيل گلفشان به اينصورت است که در زمان تشکيل گسلهاى دياپيري، تودههاى رُسى با خاصيّت پلاستيکى بالا تشکيل مىشوند، که با فشار قوى در امتدادهائى که حداقل مقاومت را دارند، شروع به حرکت نموده و نواحى کمفشارتر نظير گنبد چينخوردگىهاى سنگها، راه مىيابند. در همين زمان جريان آب، گاز و نفت به سمت هسته، بالا آمده و به سمت گسلها حرکت مىکنند. طبق نظر Gubkin بين تشکيل گلفشان و لايههاى نفت و گاز، ارتباط ژنتيکى وجود دارد و ساختمان تکتونيکى و گنبدىشکل طبقات نفتى را باعث تشکيل گلفشانها مىداند. دو مجموعههاى زمينشناسى و چينهاى متوالى که حاوى لايههاى رسى پلاستيک مىباشند. موادّ گلى ـ نمکي، گلفشان به سمت هسته ساختمانهاى طاقديسها فشرده مىشود. به تقريب تمامى ذخاير نفت و گاز حوضه خزر جنوبى در ارتباط با تظاهرات و وجود گلفشانها مىباشند. از اينرو، دورنما و توسعه فعّاليّت بر روى ذخاير نفت و گاز در مناطق حاوى گلفشانها بيانگر اين مطلب است که جهتگيرى فعاليتهاى اکتشافي، بايستى در نقاطى که گلفشانها يافت مىشود، صورت پذيرد.
مهمترين گلفشانهاى استان گلستان، گلفشان قارنيارق در شرق گميشان و شمال شرق آققلا و گلفشان نفتيجه در شمال شرق گميشان و گلفشان اينچه در کنار تالاب اينچه آققلا مىباشد. که با خروج گاز و آب حاوى کلريد سديم همراه است. در حاشيه آنها مواد نفتى آروماتيکى ظاهر شده است. مطالعات لرزهنگارى در استان گلستان نشان مىدهند که در نزديکى گلفشانها نفتيجه، قارنيارق و اينچه، گنبدهاى نفتى قرار دارند، گلفشان نفتيجه بهصورت کراتر نامتقارن و با قطر حدود ۱۵۰ متر داراى مواد خميرى گلى نفتى مىباشد که از دهانه آن خارج مىشود علاوه بر آن فعّاليّت گازى بالائى نيز دارد. گلفشان قارنيارق که با قطر دهانه حدود ۶۰۰ متر بزرگترين گلفشان استان گلستان محسوب شده که رسوبات نمکي، گاز متان و آثارى از مواد نفتى از آن خارج مىشوند. در نزديکى گلفشان مذکور حدود ۴ حلقه چاه توسّط شرکت ملّى نفت ايران حفر گرديد که از ميان آنها يک حلقه چاه حاوى گاز مىباشد.