روابط اقتصادى ايران و هلند هلند چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا همکاریها و توافقهای اقتصادی ایران و هلند کشاورزی صنعت، معدن و انرژی مبادلات تجاری واردات ایران از هلند صادرات ایران به هلند روابط اقتصادى بين ايران و هلند، اندکى قبل از روابط سياسى بين دو کشور آغاز شد. گرچه هلنديان از نيمه دوم قرن ۱۶ ميلادى تجارت با شرق را آغاز کردند، اما تماسهاى مستقيم با ايران از اوايل قرن هفدهم ميلادى برقرار شد. يعنى زمانى که جمهورى مستقلى از سرزمينهاى پست ساحلى درياى شمال (هلند، بلژيک، لوکزامبورگ کنوني) تحت عنوان ايالاتمتحد تشکيل شد. اين ايالات، درپى گسترش دامنه بازرگانى خود تا اقصى نقاط دنيا برآمدند. نخستين ناوگان هلندى در سال ۱۵۹۷ ميلادى (۶-۱۰۰۵ هـ.ق.) به سواحل هندشرقى آمد. اين سفر مقدمه ظهور چندين شرکت بازرگانى را براى تجارت با آسيا فراهم آورد. در سال ۱۶۰۲ ميلادى (۱۱-۱۰۱۰ هـ. ق.) با ادغام شرکتها، شرکت عظيم هندشرقى هلند به وجود آمد. براثر رقابت با اين شرکت هلندي، انگليسىها هم شرکت هندشرقى انگليس را بنيان نهادند، زيرا آنان در تجارت ادويه به مناسبت رقابت هلند، زيانهاى فاحش ديده بودند. در هر حال برپايه اساسنامه شرکت هندشرقى هلند، انحصار تمامى تجارت هلند با سرزمينهايى که در سمت شرق دماغه اميدنيک تا تنگه ماژلان قرار داشتند، دراختيار اين شرکت بود. سراسر اين امپراتورى بازرگانى و مستعمرهنشينهايى که از همان رهگذر در سرتاسر آسيا داير شده بودند را فرماندارى اداره مىکرد که در باتاويا (جاکارتاى فعلي) مستقر بود. مباشر اداره بخش غربى اين امپراتوري، که عمليات شرکت در ايران را نيز در حوزه مسؤوليت داشت، در سورت، که در ساحل غربى هند است قرارداشت. در سال ۱۶۰۳ ميلادى (۱۰۱۲-۱۰۱۱ ق.) يکى از کشتىهاى پرتغالى حامل ابريشم ايران به چنگ هلنديان افتاد و فروش ابريشمها سود کلانى را عايد تجار سودجوى هلندى ساخت. اين سود چنان زير دندان آنها مزه کرده بود که شائق تجارت با ايران به هواى ابريشم شدند. و سرانجام در سال ۱۶۲۳ ميلادى (۱۰۳۲ هـ. ق)، تاجرى به نام ويس نيخ از همان شرکت، از سورت وارد ايران شد تا در بندرعباس کنونى که در آن زمان گمرون (کمرون) خوانده مىشد يک دفتر بازرگانى برپا کند. شاهعباس که در آن موقع گرفتار جنگ با حافظ احمد پاشا سردار ترک بود با ايشان به مخالفت برنخواست. ويس نيخ، بلافاصله خواستار شد که به حضور شاهعباس بار يابد و چون در آن روزگار انگليسىها، به مناسبت کمکشان به ايران و غلبه بر پرتغاليان و تصرف جزيره هرمز، سخت مغرور شده بودند و هرلحظه امتيازات بيشترى از دولت ايران مىخواستند، شاهعباس بر آن شد تاجر هلندى را به گرمى تمام بپذيرد. نظر شاه صفوى بر اين بود که هلندىها را در مقابل رقيب ديرين خود انگليسىها قرار دهد. زيرا شاهعباس توانسته بود توسط يکى از نقاشان هلندى به نام فان هاسلت که ساليان دراز در دربار ايران مقيم بود اطلاعات دقيقى از سابقه رقابت انگليسىها با هلنديان و قدرت دريايى هريک از آنان کسب کند. سرانجام ويس نيخ متنى را که بهعنوان قرارداد تجارى ايران و هلند تنظيم کرده بود تقديم داشت و دربار ايران پس از اصلاحاتى آن را مورد تأييد قرار داد. اين موافقتنامه در ۲۱ نوامبر ۱۶۲۳ ميلادى (محرم ۱۰۳۳ هـ. ق.) به امضاء و مهر شاهعباس رسيد و او در ذيل هر ماده نظرات خويش را بصورت موجز و مفصل اظهار داشت. اين قرارداد به اتباع هلند اجازه مىداد که آزادانه در سراسر ايران تجارت کنند و کالاهاى آنان به هنگام صدور يا ورود، جز در مورد حق راهداري، از ساير حقوق گمرکى معاف باشد و هلندىها مجاز باشند که از اوزان و مقادير خود استفاده نمايند و حق قضاوت درباره افراد هلندى با هلندىها باشد (کاپيتولاسيون). شرکت هلندى تشکيلات کارگزارى ديگرى براى نماينده مقيم خود در اصفهان برپا کرد و از اين راه امکان ارتباط و تماس نمايندگان خود را با دربار صفوى بيشتر ساخت. تمامى مساعى اين شرکت درپى خريد ابريشم از گيلان بود که مابهازاء آن را، قسمتى بصورت نقدى و قسمت ديگر بصورت تهاترى و با عرضه ادويه هند شرقي، منسوجات ساحل کور ماندل (Kormandel) در جنوب شرقى هند و کالاهاى ديگر وارداتى مىپرداخت. فعاليتهاى بازرگانان هلندى در ايران تا زمان سقوط صفويه همچنان به رونق و افزايش بود. تا زمانى که افغانها در سال ۱۷۲۲ ميلادى (۱۱۳۲ هـ. ق.) اصفهان را غارت کردند و دفتر نمايندگى و تشکيلات کارگزارى شرکت در اين شهر ويران شد. بهسبب اوضاع خاص پىآمده در سالهاى بعد، دائر نگاهداشتن تشکيلات شرکت در بندرعباس غيرممکن مىنمود. از اين پس فعاليتهاى شرکت هند شرقى هلند در سراسر حوزه خليج فارس تا پايان قرن هجدهم ملادى متوقف ماند. تلاش اروپايىها (و هلندىها) براى تماس و ارتباط با ايران، به آنچه که در خود ايران حاصل مىشد منحصر نبود. امپراتورى عثمانى در غرب و نواحى تحت حکومت خاندانهاى مسلمان هند در شرق، مملو از آثار و تأثيرهاى فرهنگ ايرانى و کالاهاى آن بود. بازرگانان حلب (سوريه) به راههاى کاروانرويى که به ايران مىآمد، دسترسى داشتند و در قسطنطنيه نيز بازارها پر از انواع و اقسام آثار هنرى ايرانى و يا آثارى که روح ايرانى داشتند، از قالى و قاليچه گرفته تا سفالينهها و نقاشىهاى مينياتور و نظاير آنها که از همه اين کشورها به هلند مىرسيد. شرکت متحد هند شرقي، گرچه تنها به تجارت فارغ از هرگونه لوازمات سياسى - نظامي، علاقه نشان مىداد، اما هرجا و هرگاه که امتيازات بازرگانى خود را در مخاطره مىديد، همچون يک دولت حاکم عمل مىکرد. اين شرکت حتى چندينبار با ايرانىها درگيرى مسلحانه پيدا کرد. از سوى ديگر، روابط رسمى ميان ايران و هلند محدود بود. در فاصله سالهاى ۱۶۲۵ الى ۱۶۳۱ ميلادي، سفرايى از جانب شاه صفوى به لاهه اعزام شدند، اما تلاشهاى اين فرستادگان براى جلب حمايت هلند از ايران در جنگهاى ايران و عثمانى به جايى نرسيد. هلند پاسخ خود را بهوسيله فرماندار کل شرکت متحده هند شرقى در جاکارتا به دربار ايران فرستاد و از تماس ديپلماتيک مستقيم خوددارى کرد. در سال ۱۸۵۷ ميلادى يک پيمان دوستى و بازرگانى ميان دو کشور در پاريس منعقد گشت. در اين پيمان اجمالاً تمهيداتى بهمنظور قضاوت کنسولى انديشيده شده بود. نخستين کنسولگرى هلند در سال ۱۸۶۸ ميلادى در بوشهر افتتاح شد و اندکى پس از آن روابط ديپلماتيک بهطور کامل برقرار شد. پيمان پاريس راه را براى همکارىهاى مجدد بازرگانى دو کشور گشود. در سال ۱۸۷۴ ميلادي، شرکت بازرگانى ايران توسط بازرگانى به نام جي.سي.پي.هوتس (G.C.P. Huts) در روتردام گشوده شد. فعاليتهاى اين شرکت را در ايران پسر او، اي. هوتس (E.Huts) اداره مىکرد که سالها سرکنسولى هلند در بوشهر را عهدهدار بود. يکى از کارهاى اين شرکت تلاش ناموفقى بود که براى کشف حوزههاى نفتى در ايران داشت. در دهه آخر قرن نوزدهم ميلادي، مهندسان هلندى در طرحهاى عمرانى حوضه رود کارون و پروژههاى کشاورزى خوزستان مشارکت داشتند، (اي. هوتس در جنب کارهاى اصلى خود، تعلق خاطر عميقى نيز به ايران يافت، بويژه در قرن نوزدهم در زمينه فعاليتهاى اقتصادى هلندىها در ايران پژوهشهايى را به انجام رسانيد). در عصر حاضر نيز، علائق بازرگانى همچنان سير روابط ميان دو کشور حاکم بوده است. شرکت نفت شل (Shell) هلند از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۳ ميلادى (۱۳۳۳ تا ۱۳۵۲ ش.) در کنسرسيومى که با همکارى شرکت ملى نفت ايران در زمينههاى اکتشاف و استخراج نفت فعاليت مىکرد، ۱۴درصد سهم داشت، دفاتر مرکزى کنسرسيوم نيز در شهر لاهه مستقر شده بودند. درخلال اين دوره، بسيارى از کارمندان و کارکنان هلندى گروه نفتى رويال داچ شل در ايران فعاليت داشتهاند و نفت ايران درميان نفت خامى که اين شرکت از سرزمينهاى مختلف استخراج مىکرد مقام سوم را دارا بود. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها