اسلاونى شرقى

اسلاونى شرقى منطقه کوچکى در شرق کرواسى و تنها منطقه باقى‌مانده در دست صرب‌هاى کرواسى است که زمانى بخشى از جمهورى خودساخته کراينا را تشکيل مى‌داد. پيروزى کروات‌ها در عمليات طوفان همچنين باعث شد تا بسيارى از ساکنين صرب کراينا به منطقه اسلاونى شرقي، تنها منطقه باقى‌مانده در دست صرب‌هاى کرواسى نقل مکان نمايند. اين منطقه که محل اتصال کرواسى با صربستان است، حدود ۵/۳ درصد از خاک کرواسى را تشکيل مى‌دهد و از لحاظ اقتصادى بسيار حائز اهميت است. ميدان‌هاى نفت و گاز، جنگل‌هاى انبوه و خاک حاصلخيز اين منطقه براى کشاورزى از عوامل مهم بالا رفتن ارزش اقتصادى اين منطقه است. با آسوده شدن خاطر کرواسى از طرف صرب‌هاى کراينا، روند حل مناقشه مربوط به اسلاونى نيز در مهرماه سال ۱۳۷۴ با ميانجيگرى و رهبرى آمريکا و استولتنبرگ ميانجيگر سازمان ملل آغاز شد که به‌موجب آن دولت کرواسى و صرب‌هاى منطقه اسلاونيا در شهر اردوت مذاکراتى را جهت تنظيم يک سيستم انتقالى براى الحاق مجدد اين منطقه به سيستم حکومتى و ادارى کرواسى به انجام رسانده و موافقت‌نامه اردوت را در آبان ماه به امضا رساندند. بر طبق اين مواقفت‌نامه، منطقه اسلاونياى شرقى طى يک دوره انتقالى ۱۲ ماهه به کرواسى الحاق خواهد شد. همچنين شوراى امنيت سازمان ملل وظيفه ايجاد تشکيلات ادارى دوره انتقال و مديريت آن را به‌عهده نماينده اين سازمان گذاشت. در اين موافقت‌نامه تأکيد شده که تشکيلات دوره انتقال يابد امکان بازگشت آوارگان و پناهندگان را فراهم و بر احقاق حقوق اقليت‌ها نظارت نمايد.


در دى ماه ۷۴ شوراى امنيت با تصويب قطعنامه ۱۰۲۸، تشکيل نيروهاى عمل کننده اين سازمان در اسلاونياى شرقى تحت عنوان UNTEAS يا (تشکيلات دوره انتقال سازمان ملل براى اسلاونياى شرقي) را اعلام نمود. مدت مأموريت اين نيروها ۱۲ ماه و تعداد آنها ۵۰۰۰ نفر است. در اين قطعنامه وظايف نيروهاى UNTEAS، خلع سلاح منطقه و پاک‌سازى ميادين مين، کمک به بازگشت آوارگان، همکارى با دادگاه جنايات جنگى و تشکيل يک پليس ويژه مشترک صرب و کروات ذکر شده است.


پس از تصويب اين قعطنامه و انتخاب ژاک کلين ژنرال آمريکائى به سمت مدير دوره انتقال، عمليات طبق برنامه پيش رفت و اکنون که ۷ ماه از تصويب قطعنامه مى‌گذرد، بندهاى مربوط به خلع سلاح منطقه، بازگشائى خطوط شوسه و راه‌آهن و تشکيل پليس مشترک صرب و کروات اجراء گرديده و ظاهراً شرايط براى حاکميت کرواسى بر اين منطقه فراهم شده است. اما عليرغم اقدامات فوق هنوز اقدامى براى بازگشت آواراگان و بازسازى مناطق مسکونى انجام نشده و از طرفى صرب‌ها نيز جديداً خواستار نوعى خودمختارى فرهنگى شده‌اند که طى آن مدارس و دانشگاه‌هاى منطقه به‌دست خود صرب‌ها اداره شود. دولت کرواسى اين تقاضا را مقدمه‌اى براى خودمختارى سياسى تلقى کرده است. علاوه بر تحولات فوق، اسکان هزاران آواره صرب کراينا در اين منطقه اين نظر را قوت مى‌بخشد که اسلاونياى شرقى به‌صورت يک منطقه متمرکز صرب باقى خواهد ماند و به‌عنوان اهرم فشارى در دست صربستان عليه دولت کرواسى به‌کار گرفته خواهد شد. در واقع بسيارى معتقد هستند که با ابقاء جمعيت قابل توجه صرب در اسلاونى شرقي، صربستان اسب چوبى خود را در کرواسى بر جاى مى‌گذارد. از طرفى بعضى ناظران معتقد هستند که حل نهائى مسئله اسلاونى در گرو حل مشکل پريولاک است و دو کشور بايستى به‌نحوى نهايتاً روى اين دو منطقه معامله کنند.

ايسترا

شبه جزيره ايسترا در شمال غربى کرواسى قرار گرفته و از شمال با اسلووني، از شمال غربى با ايتاليا و از غرب و جنوب غربى با درياى آدرياتيک هم مرز است. اين شبه جزيره هجدهمين استان کرواسى است که ۳۱۲۰ کيلومتر مربع وسعت و نزديک به ۲۵۰،۰۰۰ نفر جمعيت دارد که از اين تعداد حدود ۳۰،۰۰۰ نفر را اقليت ايتاليائى‌تبار تشکيل مى‌دهند. تا قبل از سال ۱۹۴۵ اکثريت قاطع ساکنين اين ناحيه را ايتاليائى‌ها تشکيل مى‌دادند، اما با پايان جنگ جهانى دوم و تشکيل جمهورى فدرال يوگسلاوى سابق توسط بروز تيتو، حدود يک ميليون و دويست هزار ايتاليائى به شمال ايتاليا مهاجرت کردند.


ساکنين و خصوصاً اقليت ايتاليائى‌تبار اين منطقه از زمان استقلال کرواسى داعيه کسب خودمختارى را آغاز کرده و در اين راستا مشکلات عديده‌اى را در اعمال حاکميت کرواسى بر ايسترا ايجاد کرده‌اند. قويترين حزب در اين منطقه که به تمايلات مردم جهت کسب خودمختارى مى‌پردازد، حزب دمکراتيک ايسترا موسوم به IDS است. سياست‌ها و برنامه‌هاى اين حزب به رهبرى ايوان ياکوويچ قوياً مورد حمايت مردم ايسترا است؛ به‌نحوى که در انتخابات مجلس نمايندگان کرواسى مورخ ۲ اوت ۱۹۹۲ بيش از ۵۱% از آراء ايسترائى‌ها را به‌ خود اختصاص داد. IDS در انتخابات دومين مجلس (مجلس استان‌ها) مورخ ۷ فوريه ۹۳ نيز با اختصاص ۷۲% کل آراء ايسترائى‌ها موفق شد اعضاء حزب حاکم کرواسى موسوم به HDZ را در اين منطقه به انزواء به‌کشاند. لوچيانو دلبيانکو يکى از رهبران IDS در تشريح اهداف و مواضع اين حزب طى مصاحبه‌اى با روزنامه وچرنى ليست مى‌گويد: ... ما جزئى از کرواسى بوده و خواهيم بود. اما جزئى از کرواسى بودن لزوماً به معناى پيروى از مرکز و تصميمات زاگرب نيست. ما معتقد هستيم که ايسترا بايد براى نزديک شدن به همسايگان خود تلاش کند. در واقع بايد گفت که مرزهاى موجود ميان ايسترا و ايتاليا به‌صورت تصنعى ترسيم گرديده است. ما خواستار خودگردانى منطقه هستيم تا بتوانيم با زاگرب و ايتاليا روابط اقتصادى خوبى داشته باشيم.


آن‌‌گونه که از اظهارات رهبران حزب IDS استنباط مى‌گردد، ساکنين و رهبران سياسى ايسترا از سيستم سياسى و اقتصادى زاگرب ناخشنود هستند و معتقدند که زاگرب مانع رشد و توسعه اقتصادى و سياسى ايسترا شده است. آنان معتقد هستند که تقريباً ۹۰% از درآمد منطقه نسبتاً توسعه يافته ايسترا از سوى زاگرب تصاحب و صرف ساير مناطق عقب‌افتاده کرواسى مى‌گردد.


اعلام خودگردانى ايستراهائى را از سوئى مى‌توان به‌نوعى انتقاد از سياست خارجى زاگرب در روابط آنها با جمهورى‌هاى يوگسلاوى سابق (خصوصاً اسلووني) نيز نسبت داد. بنابر اظهارات پائولتا يکى ديگر از رهبران حزب IDS، تمامى کشورهاى منطقه با سياست‌هاى زاگرب در خصوص مرزهاى کرواسى و وضعيت حاضر در ايسترا که به زيان مردم اين منطقه است، مخالف هستند. از اين رو IDS با پيش بردن سياست ايستراى بدون مرز‌ که در آن مردم و کالاها اجازه تردد آزاد از ايسترا به ساير کشورهاى همسايه را داشته باشند، سعى دارد آمادگى خود را جهت جدا شدن از سياست‌هاى زاگرب و کار در چارچوب همکارى‌هاى اقتصادى منطقه‌اى به نمايش بگذارد. در اين راستا کسب خودمختارى و بهبود و گسترش روابط با ايتاليا از اولويت‌هاى مهم برنامه IDS است. اما حزب حاکم HDZ و مقامات زاگرب شديداً با آن مخالف هستند.


توجمان رئيس جمهور کرواسى که خواهان سيستم ادارى مرکزى قوى است، با پيشنهادات IDS شديداً مخالف است. وى معتقد است که تقاضاى خودمختارى مناطق، ضمن بى‌ثبات کردن کرواسي، زمينه تجديد حيات فدراسيون يوگسلاوى را نيز تقويت مى‌کند. واهمه اصلى توجمان از شناسائى خودمختارى ايستراهائى اين است که مجبور مى‌شود متعاقب آن ساير تقاضاهاى مشابه در ايالت‌هاى ديگر را نيز مورد بررسى قرار دهد که نهايتاً اين موضوع به نابودى اقتدار دولت کرواسى منجر مى‌شود. از طرفى توجمان بيم‌ دارد که خودمختارى ايسترا زمينه تجزيه اين منطقه و الحاق آن به ايتاليا را فراهم سازد. وى اظهار داشته که اهداف واقعى IDS اين است که کرواسى را تضعيف نموده و ايستراى مستقل را تشکيل دهد. بنابراين مسئله فوق موجب برخورد شديد حزب حاکم HDZ به رهبرى فرانيو توجمان با اقدامات حزب IDS گرديده است. در حال حاضر حزب IDS اشکارا از اجراى قوانين و مصوبات زاگرب در مورد ايسترا سرباز مى‌زند.


اين حزب اخيراً نيز فعاليت‌هاى خود را وسعت بخشيده است. با تشکيل اولين کنگره بين‌المللى ايستراهائى در پولا (يکى از شهرهاى مهم ايسترا) در اوايل ارديبهشت سال جارى صداى ساکنين اين منطقه در طلب خودمختارى را رساتر نمود. در اين کنگره برخى از سياستمداران افراطى ايسترا، رژيم حاکم را فاشيست خوانده و خواستار جدايى از کرواسى شدند. اما سابقه رفتارهاى سياسى توجمان نيز حاکى از آن است که وى به مخالفت‌هاى فزاينده حاضر با تندى بيشتر برخورد خواهد کرد. در همين رابطه وى در نشست اعضاى کميته مرکزى حزب حاکم ‌HDZ مورخ ۸/۲/۷۴ به مطالب مطروحه در کنگره فوق‌الذکر و فاشيست خواندن دولت کرواسى از سوى سياستمداران ايسترا حمله کرد و اعلام داشت زاگرب تحمل شنيدن اين گونه ادعاها را نداشته و با هر گونه اقدامى در ايسترا که مغاير منافع ملى کرواسى باشد شديداً برخورد خواهد کرد.