کراينا

از لحاظ لغوى به معناى منطقه مرزي است بخش‌هائى از شمال دالماتسيا، شرق ليکا، کوردان، بانيا و غرب اسلوونيا در کرواسى را دربرمى‌گرفت. صرب‌ها که از اکثريت قاطع در اين منطقه برخوردار بودند پس از اعلام استقلال کرواسى در تاريخ ۲۵ژوئن ۱۹۹۱ و حمله صربستان به خاک اين کشور، در راستاى تشکيل صربستان بزرگ دست به جمع‌آورى سلاح و بسيج نيرو زده و با کمک نيروهاى ارتش خلق يوگسلاوى دست به پاک‌سازى اين منطقه از ساکنين غيرصرب و تشکيل جمهورى خودساخته کراينا زدند. ارتش خلق يوگسلاوى نيز با هدف تشکيل صربستان بزرگ و فراهم ساختن زمينه الحاق اين بخش از کرواسى به خاک صربستان دست به عمليات نظامى وسيعى در منطقه کراينا زد و پس از تصرف کليه مناطق مشخص شده، بسيارى از تجهيزات نظامى خود را در اختيار صرب‌هاى محلى قرار داد و سپس عقب‌نشينى نمود. اعلام جمهورى کراينا با مرکزيت کنين که تقريباً حدود ۱۶۰ هزار نفر جمعيت داشت، از سوى هيچ کشورى به رسميت شناخته نشد تجزيه‌طلبى اين جمهورى بزرگترين معضل سياسى کرواسى در طول چهار سال پس از استقلال اين کشور بود که مشکلات بسيارى را براى آن فراهم ساحت. کرواسى براى حل بحران کراينا در طول چهار سال گذشته شيوه‌هاى متفاوت جنگ و صلح و حتى تلاش براى تبانى با ميلوشوويچ بر سر تقسيم بوسنى در مقابل اعاده حاکميت کرواسى بر مناطق اشغالى کراينا را به مرحله آزمايش گذارد.


با اين حال تا قبل از پيروزى انتخاباتى ميلان مارتيچ به سمت رئيس‌جمهور کراينا در ۲۳ ژانويه ۱۹۹۴، رهبريت کراينا هرگونه مذاکره با کرواسى را قوياً رد مى‌کرد. دو رئيس‌جمهور قبلى کراينا ميلان بابيچ و گوران حاجيچ با اتخاذ مواضعى سخت در مقابل زاگرب معتقد بودند که وضعيت استقلال کراينا فقط از طريق نظامى قابل حفظ است. اما برخلاف آنان، ميلان مارتيچ مذاکرات با زاگرب را منوط به شناسائى استقلال کراينا ندانست و با اعزام هيئتى به زاگرب در فوريه ۱۹۹۴، زمينه را براى انجام مذاکرات تحت نظارت سفير روسيه در زاگرب و حصول به يک توافقنامه آتش‌بس فراهم ساخت.


به‌ دنبال اتخاذ اين موضع و انجام چندين دور مذاکره ميان نمايندگان زاگرب و کنين در سفارت روسيه، سرانجام قرارداد آتش‌بس بين نيروهاى کرواسى و صرب‌هاى کراينا در ۲۹ مارس ۹۴ در سفارت روسيه به امضاء رسيد. بنابر مفاد اين قرارداد کليه عمليات نظامى متوقف گرديد و نيروهاى نظامى دو طرف از حالت آماده‌باش خارج شدند.


در اين ميان ميلوشوويچ رئيس‌جمهور صربستان نيز که به‌منظور نمايش چهره‌اى صلح‌طلب از خود و فراهم‌سازى زمينه لغو تحريم‌هاى سازمان ملل، روابط خود را با کاراجيچ سرکرده صرب‌هاى بوسنى کمرنگ‌تر کرده بود، در رابطه با کراينا نيز موضع معتدل‌ترى اتخاذ و طى گفتگوئى با ميلان مارتيچ رئيس جمهور خود خوانده کراينا، وى را به پيگيرى مذاکرات با زاگرب و قبول موافقت‌نامه اقتصادى متقاعد ساخت. در نتيجه، مذاکرات طرفين با ميانجيگرى اعضاء گروه تماس کوچک موسوم به ۴-Z (نمايندگان آمريکا، روسيه، سازمان ملل و اتحاد اروپا) آغاز و در تاريخ دوم دسامبر ۹۴ منجر به انعقاد موافقت‌نامه اقتصادى بين زاگرب و کنين در مقر نيروهاى سازمان ملل در زاگرب گرديد. به موجب اين توافق‌نامه مقرر گرديد:


۱. اتوبان زاگرب - بلگراد با نصب علائم بين‌المللى و مرمت قسمت‌هاى آسيب‌ديده از تاريخ ۱۷ ژانويه ۹۵ افتتاح گردد.


۲. خط لوله نفت جزيره کرک به بلگراد در تاريخ ۱۶ ژانويه راه‌اندازى شده و مين‌هاى موجود در مسير اين خط لوله جمع‌آورى گردد.


۳. مذاکرات پيرامون تأسيس شرکت نفت مشترک ميانجيگران بين‌المللى پى‌گيرى گردد.


۴. زمينه راه‌اندازى خط آهن زاگرب - تراونيک از تاريخ ۱۶ ژانويه فراهم گردد.


۵. کميسيون‌هاى اقتصادى در تاريخ ۲۷ ژانويه در کنين و در ۲۴ فويه در اسپليت تشکيل گردد.


با اين حال تحولات بعدى نشان داد که ارزيابى مقامات زاگرب از تحولات موجود و حل بحران کراينا از طريق مذاکره، بسيار خوش‌بينانه بوده و مقامات کنين آماده هيچ‌گونه سازش و انعطاف‌پذيرى در مورد مسئله استقلال کراينا نيستند. لذا بروز مسائلى از قبيل تعلل کنين در اجراء توافق‌نامه‌هاى منعقده، تشديد اعتراضات داخلى به تسامح بيش از حد هيئت حاکمه نسبت به تداوم اشغال خاک کرواسي، افزايش تلاش‌هاى روسيه جهت لغو تحريم صربستان قبل از حل مناقشات کراينا، بروز مطالبى در رابطه با تلاش ميلوشويچ جهت مذاکره با عزت‌بگوويچ رئيس‌جمهور بوسنى هرزگوين پيرامون شناسائى مرزهاى اين جمهورى و سرانجام روند تحولات نظامى منطقه باعث گرديد که زاگرب در موضع معتدل خود نسبت به صرب‌هاى کراينا تجديدنظر نموده و ضمن اعمال فشار بر نيروهاى سازمان ملل جهت قاطعيت در اجراء قطعنامه‌هاى شوراى امنيت و مطرح نمودن موضوع جايگزينى نيروهاى ناتو به جاى سازمان ملل در کرواسي، تهديدات خود را عليه کنين آغاز نمايد. ارتش کرواسى نيز که در سايه خريدهاى تسليحاتى و آموزش‌هاى نظامى سال‌هاى اخير از موقعيت و سازماندهى خوبى برخوردار گرديده بود، انجام مانورهائى در کنار مرزهاى کراينا را آغاز کرد تا از اين رهگذر به صرب‌ها تفهيم نمايد که کرواسى براى بازپس‌گيرى مناطق اشغالى در صورت لزوم نيز آماده استفاده از زور است.


عمليات ارتش کرواسى در بخش اسلاونياى غربى در تاريخ ۱۱/۲۷۴ که منجر به آزادسازى شهرهاى پاکراتس، اوکوچاني، و يا سه نوواتس و تصرف کامل خطوط مواصلاتى شرق به غرب (اتوبان زاگرب - ليپوواتس) کشور گرديد نيز از جمله اقداماتى بودند که کرواسى در راستاى سياست خود نسبت به صرب‌هاى کراينا به‌عمل آورد و زمينه‌ساز اجراء عمليات آزادسازى کراينا، موسوم به عمليات طوفان شد.


عمليات طوفان: تحولات شرق بوسنى و سقوط شهرهاى ژپا، سربرنيتسا و در محاصره قرار گرفتن شهر بيهاچ در اواخر سال ۱۹۹۴ سبب شد که رهبران کرواسى در آزادسازى منطقه کراينا و الحاق آن به کشور بيش از پيش مصمم شوند. سياستمداران و سران ارتش کرواسى احتمال سقوط بيهاچ را بهانه نموده و اعلام داشتند سقوط اين شهر از لحاظ استراتژيک و ژئوپلتيک خسارات جبران‌ناپذيرى براى کرواسى به‌دنبال خواهد داشت. سقوط بيهاچ به معنى اتحاد صرب‌هاى بوسنى و کراينا بود. اگر اين امر عملى مى‌شد آزادسازى مناطق اشغالى کرواسى را با مشکلات فراوانى روبه‌رو مى‌ساخت. لذا عمليات طوفان با شرکت پنج تيپ از ارتش در ساعت ۵ بامداد مورخ ۴ آگوست ۱۹۹۵ و با هماهنگى پليس کرواسى از شمال و جنوب اين منطقه آغاز و پس از ۸۴ ساعت ۱۱،۰۰۰ کيلومتر مربع از خاک کرواسى آزاد شد. ۰۰۰،۱۲۰ صرب ساکن منطقه کراينا به بوسنى و تعدادى به منطقه کوزوو در صربستان رانده شدند و با اين عمليات امکان بازگشت يکصدهزار آوارده کروات به خانه‌هاى آنها فراهم گشت.


شدت عمليات و نتايج سريع آن شايعاتى مبنى بر تبانى مخفى توجمان و ميلوشوويچ را بر سر زبان‌ها انداخت و از طرفى خبرهائى مبنى بر کمک و مشاوره مستقيم ژنرال‌هاى ارتش آمريکا طى اين عمليات و حضور آنان در جبهه‌ها منتشر شد که نشان‌دهنده روابط نزديک آمريکا و کرواسى است.


در اين عمليات مقادير زيادى سلاح‌هاى سبک و سنگين، تجهيزات و خودروهاى زرهى به غنيمت گرفته شد. تعداد کشته‌هاى اين عمليات ۱۷۴ نفر و ۱۴۳۰ نفر مجروح اعلام شد که از اين تعداد ۱۰۴ نفر را مجروحان غيرنظامى تشکيل مى‌داد. عمليات طوفان نتايج مهم ديگرى نيز داشت که عبارت بودند از شکستن محاصره بيهاچ، بازگشائى خط آهن کنين - اسپليت - بيهاچ و برقرارى ارتباط شمال و جنوب کرواسي.

دالماتسيا

دالماتسيا به لحاظ دارا بودن جاذبه‌هاى توريستي، اراضى حاصلخيز و صنايع قابل توجه از جمله صنعت کشتى‌سازى از وضعيت اقتصادى خوبى برخوردار است. اين منطقه در طول ساحل آدرياتيک واقع شده و با صرب‌ها در کراينا و بوسنى هرزگوين هم مرز است با اين حال تمايلات رهبران سياسى و ساکنين اين منطقه جهت کسب خودمختارى اقتصادى نيز مسايلى را در اجراى تصميمات هيئت حاکمه در دالماتسيا ايجاد کرده است. همان‌گونه که اشاره گرديد، دالماتسيا از وضعيت نسبتاً خوبى برخوردار است ولى قسمت اعظم درآمد اين منطقه از سوى دولت کرواسى از زمان استقلال تاکنون صرف جنگ و ساير هزينه‌هاى دولت در استان‌هاى مختلف کرواسى شده است. اين امر موجب نارضايتى ساکنين دالماتسيا گرديده و موجب شده تا به رهبرى حزب محلى اقدام دالماتسيا که قويترين حزب در منطقه است، اعتراضاتى را نسبت به سياست‌هاى دولت به‌عمل آورند. حزب مذکور با انتشار نشريه خاص خود در منطقه و تشکيل اجتماعات مختلف به تمايلات مردم منطقه جهت کسب خودمختارى اقتصادى دامن مى‌زند و معتقد است که درآمد اقتصادى دالماتسيا بايد صرف بهبود وضعيت اقتصادى و اجتماعى خود منطقه گردد. دولت کرواسى نيز در مقايسه با کراينا و ايسترا، با تقاضاهاى مردم دالماتسيا برخورد شديدى نداشته و سعى نمودن زمينه‌هاى تقويت حزب حاکم HDZ در دالماتسيا، تمايلات سياسى ساکنين منطقه را تحت کنترل درآورد. همچنين با بازگذاشتن دست حزب محلى اقدام دالماتسيا سعى نموده اقدامات مردم اين منطقه را در چارچوب فعاليت‌هاى سياسى و حزبى محدود سازد.