ديهٔ حس شنوائى
مادهٔ ۴۴۹
از بين بردن حس شنوائى مجموع دو گوش ديهٔ کامل و از بين بردن حس شنوائى يک گوش نصف ديهٔ کامل دارد گرچه شنوائى يکى از آن دو قوىتر از ديگرى باشد.
مادهٔ ۴۵۰
هرگاه کسى فاقد حس شنوائى يکى از گوشها باشد کر کردن گوش سالم او نصف ديه دارد.
مادهٔ ۴۵۱
هرگاه معلوم باشد که حس شنوائى برنمىگردد يا دو نفر عادل اهل خبره گواهى دهند که برنمىگردد ديه مستقر مىشود و اگر اهل خبره اميد به برگشت آن را پس از گذشت مدت معينى داشته باشد و با گذشتن آن مدت شنوائى برنگردد ديه استقرار پيدا مىکند و اگر شنوائى قبل از دريافت ديه برگردد ارش ثابت مىشود و اگر بعد از دريافت آن برگردد ديه مسترد نمىشود و اگر مجنى عليه قبل از دريافت ديه بميرد ديه ثابت خواهد بود.
مادهٔ ۴۵۲
هرگاه با بريدن هر دو گوش شنوائى از بين برود دو ديهٔ کامل لازم است و هرگاه با بريدن يک گوش حس شنوائى بهطور کلى از بين برود يک ديهٔ کامل و نصف ديه لازم مىشود اگر با جنايت ديگرى حس شنوائى از بين برود هم ديهٔ جنايت لازم است و م ديهٔ شنوائي.
تبصره:
هرگاه دو نقر عادل اهل خبره گواهى دهند که شنوائى از بين رفته ولى در مجراى آن نقصى رخ داده که مانع شنوائى است همان ديهٔ شنوائى ثابت است.
مادهٔ ۴۵۳
هرگاه کودکى که زبان باز نکرده در اثر کر شدن نتواند سخن بگويد جانى علاوه بر ديهٔ شنوائى به پرداخت ارش محکوم مىشود.
مادهٔ ۴۵۴
هرگاه در اثر جنايتى حس شنوائى و گويائى از بين برود و ديهٔ کامل دارد.
مادهٔ ۴۵۵
اگر کسى سبب پاره شدن پردهٔ گوش ديگرى شود محکوم به پرداخت ارش است.
مادهٔ ۴۵۶
در صورت اختلاف جانى و مجنى عليه هرگاه با نظر خبرهٔ معتمد موضوع روشن نشود مورد از باب لوث است و مجنب عليه با قسامه ديه را دريافت خواهد کرد.
ديهٔ بينائى
مادهٔ ۴۵۷
از بين بردن بينائى هر دو چشم ديهٔ کامل دارد و از بين بردن بينائى يک چشم نصف ديهٔ کامل دارد.
تبصره:
فرقى در حکم مذکور بين چشم تيزبين يا لوچ يا شبکور و مانند آن نمىباشد.
مادهٔ ۴۵۸
هرگاه با کندن حدقهٔ چشم بينائى از بين برود ديهٔ آن بيش از ديهٔ کندن حدقه نخواهد بود و اگر در اثر جنايت ديگر مانند شکستن سر، بينائى از بين برود هم ديهٔ جنايت يا ارش آن لازم است و هم ديهٔ بينائي.
مادهٔ ۴۵۹
درصورت اختلاف بين جانى و مجنىعليه با گواهى دو مرد خبرهٔ عادل يا اينکه بگويد اميد به برگشت آن هست ولى مدت آن را تعيين نکنند ديه ثابت مىشود و همچنين اگر براى برگشت آن مدت متعارفى تعيين نمايند و آن مدت سپرى شود و بينائى برنگردد ديه ثابت خواهد بود و هرگاه مجنى عليه قبل از سپرى شدن مدت تعيين شده بميرد ديه استقرار مىيابد و همچنين اگر ديگرى حدقهٔ او را بکند ديهٔ بينائى بر جانى اول ثابت خواهد بود.
و هرگاه بينائى برگردد و شخص ديگرى آن چشم را بکند، برجانى اول فقط ارش لازم مىباشد.
مادهٔ ۴۶۰
هرگاه مجنىعليه مدعى شود که بينائى هر دو چشم يا يک جشم او کم شده به ترتيب با آزمايش و سنجش با همسالان يا با مقايسه با چشم ديگرش به نسبت تفاوت ديه پرداخت مىشود و در صورتى که از طريق آزمايش عمل حاصل نشود از طريق قسامه اقدام مىشود.
مادهٔ ۴۶۱
هرگاه مجنىعليه ادعا کند که بينائى او زائل شده و شهادتى از متخصصان در بين نباشد حاکم او را با قسامه سوگند مىدهد و به نفع او حکم صادر مىکند.
تبصره:
قسامه براى کورى دو چشم شش قسم و براى کورى يک چشم سه قسم و براى کم شدن بينائى به نسبت کم شدن آن مىباشد اعم از اينکه مدعى به تنهائى قسم ياد کند يا با افراد ديگر.
ديهٔ حس بويائى
مادهٔ ۴۶۲
از بين بردن حس بويائى هر دو مجراى بينى ديهٔ کامل دارد و در صورت از بين بردن يک مجرى نصف ديه است و قاضى در مورد اخير قبل از صدور حکم بايد طرفين تکليف صلح بنمايد.
مادهٔ ۴۶۳
در صورت اختلاف بين جانى و مجنىعليه هرگاه با آزمايش يا با مراجعه به دو متخصص عادل از بين رفتن حس بويائى يا کم شدن آن ثابت نشود با قسامه (طبقه تبصره مادهٔ ۴۶۱) به نفع مدعى حکم مىشود.
مادهٔ ۴۶۴
هرگاه حس بويائى قبل از پرداخت ديه برگردد ارش آن پرداخت خواهد شد و اگر بعد از آن برگردد بايد مصالحه نمايند و اگر مجنىعليه قبل از سپرى شدن مدت انتظار برگشت بويائى بميرد ديه ثابت مىشود.
مادهٔ ۴۶۵
هرگاه در اثر بريدن بينى حس بويائى از بين برود و ديه لازم مىشود و اگر در اثر جنايت ديگر بويائى از بين رفت ديهٔ جنايت بر ديهٔ بويائى افزوده مىشود و اگر آن جنايت ديهٔ معين نداشته باشد ارش آن بر ديهٔ بويائى اضافه خواهد شد.
ديهٔ چشائى
مادهٔ ۴۶۶
از بين بردن حس چشائى موجب ارش است.
مادهٔ ۴۶۷
هرگاه با بريدن حس چشائى از بين برود بيش از ديه زبان نخواهد بود و اگر با جنايت ديگرى حس چشائى از بين برود ديه يا ارش آن جنايت بر ارش حس چشائى افزوده مىگردد.
مادهٔ ۴۶۸
در صورتىکه حس چشائى برگردد ارش مسترد مىشود.
مادهٔ ۴۶۹
اگر با مراجعه به دو نفر کارشناس عادل مقدار جنايت روشن شود طبق آن عمل مىشود وگرنه در صورت لوث، با قسامه مدعى حسب مورد حکم به نفع او صادر خواهد شد.
ديهٔ صوت و گويائى
مادهٔ ۴۷۰
از بين بردن صوت شخص بهطور کامل که نتواند صداى آن را آشکار کند ديهٔ کامل دارد گرچه بتواند با اخفاف و آهسته صدايش را برساند.
مادهٔ ۴۷۱
از بين بردن گويائى بهطور کامل که نتواند اصلاً سخن بگويد نيز ديهٔ کامل دارد.
مادهٔ ۴۷۲
در جنايتى که موجب نقصان صوت شود ارش است.
مادهٔ ۴۷۳
ارش جنايتى که باعث از بين رفتن صوت نسبت به بعضى از حروف شود بايد با مصالحه معلوم گردد.
ديهٔ زوال منافع
مادهٔ ۴۷۴
جنايتى که موجب سلس و ريزش ادرار شود به ترتيب زير ارش دارد:
- در صورت دوام آن در کليهٔ ايام تا پايان هر روز ديهٔ کامل دارد.
- در صورت دوام آن در کليهٔ روزها تا نيمى از هر روز دو ثلث ديه دارد.
- در صورت دوام آن در کليهٔ روزها تا هنگام برآمدن روز ثلث ديه دارد.
تبصره:
هرگاه سلس و ريزش ادرار در بعضى از روزها بود و بعداً خوب شود جريمهٔ آن با نظر حاکم تعيين مىشود.
مادهٔ ۴۷۵
اعمال ارتکابى زير باعث ارش است:
- باعث از بين رفتن انزال شود.
- قدرت توليدمثل و باردارى را از بين ببرد.
- لذت مقاربت را از بين ببرد.
مادهٔ ۴۷۶
جنايتى که باعث از بين رفتن توان مقاربت بهطور کامل شود ديهٔ کامل دارد.
مادهٔ ۴۷۷
در هر جنايتى که موجب زوال يا نقص بعضى از منافع گردد مانند خواب، لمس يا موجب پديد آمدن بعضى از بيمارىها شود و ديهٔ آن معين نشده باشد ارش تعيين مىشود.
مادهٔ ۴۷۸
هرگاه آلت رجوليت مرد از محل ختنه گاه و يا بيشتر قطع شود ديهٔ کامل دارد و کمتر از ختنه گاه به نسبت مساحت ختنه گاه احتساب مىگردد و به همان نسبت از ديه پرداخت خواهد شد.
مادهٔ ۴۷۹
هرگاه آلت زنانه کلاً قطع شود ديهٔ کامل دارد و هرگاه يک طرف آن قطع شود نصف ديه دارد.