ديهٔ لب

مادهٔ ۳۹۱

از بين بردن مجموع دو لب ديهٔ کامل دارد و از بين بردن هرکدام از لب‌ها نصف ديهٔ کامل و از بين بردن هر مقدارى از لب موجب ديهٔ همان مقدار با رعايت نسبت به تمام لب خواهد بود.

مادهٔ ۳۹۲

جنايتى که لب‌ها را جمع کند و در اثر آن دندان‌ها را نپوشاند موجب مقدارى است که حاکم آن را تعيين مى‌نمايد.

مادهٔ ۳۹۳

جنايتى که موجب سست شدن لب‌ها بشود به‌طورى که با خنده و مانند آن از دندان‌ها کنار نرود موجب دو ثلث ديهٔ کامل مى‌باشد.

مادهٔ ۳۹۴

از بين بردن لب‌هاى فلج و بى‌حس ثلث ديه دارد.

مادهٔ ۳۹۵

شکافتن يک يا دو لب به‌طورى که دندان‌ها نمايان شوند موجب ثلث ديهٔ کامل است و در صورت اصلاح و خوب شدن خمس ديهٔ کامل خواهد بود.

ديهٔ زبان

مادهٔ ۳۹۶

از بين بردن تمام زبان سالم يا لال کردن انسان سالم يا ضربهٔ مغزى و مانند آن ديهٔ کامل دارد و بريدن تمام زبانِ لال ثلث ديهٔ کامل خواهد بود.

مادهٔ ۳۹۷

از بين بردن مقدارى از زبان لال موجب ديهٔ همان مقدار با رعايت نسبت به تمام زبان خواهد بود ولى ديهٔ قسمتى از زبان سالم به نسبت از دست دادن قدرت اداى حروف خواهد بود.

مادهٔ ۳۹۸

تعيين مقدار ديهٔ جنايتى که بر زبان وارد شده و موجب از بين رفتن حروف نشود لکن باعث عيب گردد با تعيين حاکم خواهد بود.

مادهٔ ۳۹۹

هرگاه مقدارى از زبان کسى را قطع کند که باعث از بين رفتن قدرت اداى مقدارى از حروف باشد و ديگرى مقدار ديگر را که باعث از بين رفتن مقدارى از باقى حروف گردد ديه به نسبت از بين رفتن قدرت اداى حروف مى‌باشد.

مادهٔ ۴۰۰

بريدن زبان کودک قبل از حد سخن گفتن موجب ديهٔ کامل است.

مادهٔ ۴۰۱

بريدن زبان کودکى که به حد سخن گفتن رسيده ولى سخن نمى‌گويد ثلث ديه دارد و اگر بعداً معلوم شود که زبان او سالم و قدرت تکلم داشته ديه کامل محسوب و بقيه از جانى گرفته مى‌شود.

مادهٔ ۴۰۲

هرگاه جنايتى موجب لال شدن گردد و ديهٔ کامل از جانى گرفته شود و دوباره زبان به حال اول برگردد و سالم شود ديه مسترد خواهد شد.

ديهٔ دندان

مادهٔ ۴۰۳

از بين بردن تمام دندان‌هاى بيست و هشتگانه ديهٔ کامل دارد و به‌ترتيب زير توزيع مى‌شود:


۱. هريک از دندان‌هاى جلو که عبارتند از پيش و چهارتائى و نيش که از هر کدام دو عدد در بالا دو عدد در پائين مى‌رويد و جمعاً دوازده‌تا خواهد بود پنجاه دينار و ديهٔ مجموع آنها ششصد دينار مى‌شود.


۲. هريک از دندان‌هاى عقب که در چهار سمت پايانى از بالا و پائين در هر کدام يک ضاحک و سه ضرس قرار دارد و جمعاً شانزده‌تا خواهد بود بيست و پنج دينار و ديهٔ مجموع آنها چهارصد دينار مى‌شود.

مادهٔ ۴۰۴

دندان‌هاى اضافى به‌هر نام که باشد و به‌هر طرز که روئيده شود ديه‌اى ندارد و اگر در کندن آنها نقصى حاصل شود تعيين مقدار ارش آن با قاضى است و اگر هيچ‌گونه نقصى حاصل نشود ارش نخواهد داشت ولى به‌نظر قاضى تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم مى‌شود.

مادهٔ ۴۰۵

هرگاه دندان‌ها از بيست و هشت تا کمتر باشد به‌همان نسبت از ديهٔ کامل کاهش مى‌يابد خواه خلقتاً کمتر باشد يا در اثر عارضه‌اى کم شده باشد.

مادهٔ ۴۰۶

فرقى ميان دندان‌هائى که داراى رنگ‌هاى گوناگون مى‌باشد نيست و اگر دندانى در اثر جنايت سياه شود و نيفتد ديهٔ آن دو ثلث ديهٔ همان دندان است که سالم باشد و ديهٔ دندانى که قبلاً سياه شده ثلث همان دندان سالم است.

مادهٔ ۴۰۷

شکاف (اشقاق) دندان که بدون کندن و از بين بردن آن باشد تعيين جريمهٔ مالى آن با حاکم است.

مادهٔ ۴۰۸

شکستن آن مقدار از دندان که نمايان است با بقاء ريشه ديهٔ کامل آن دندان را دارد و اگر بعد از شکستن مقدار مزبور کسى بقيه را از ريشه بکند جريمهٔ آن با نظر حاکم تعيين مى‌شود خواه کسى که بقيه را از ريشه کنده همان کسى باشد که مقدار نمايان دندان را شکسته يا ديگري.

مادهٔ ۴۰۹

کندن دندان شيرى کودک که ديگر به‌جاى آن دندان نرويد ديهٔ کامل آن را دارد و اگر به‌جاى آن دندان برويد ديهٔ هر دندان شيرى که کنده شد يک شتر مى‌باشد.

مادهٔ ۴۱۰

دندانى که کنده شود ديهٔ کامل دارد گرچه همان را در محل خود قرار دهند و دوباره مانند سابق شود.

مادهٔ ۴۱۱

هرگاه دندان ديگرى به‌جاى دندان اصليِ کنده شده قرار گيرد و مانند دندان اصلى شود کندن آن ديهٔ کامل دارد.

ديهٔ گردن

مادهٔ ۴۱۲

شکستن گردن به‌طورى که گردن کج شود ديهٔ کامل دارد.

مادهٔ ۴۱۳

جنايتى که موجب کج شدن گردن شود و هم‌چنين جنايتى که مانع فرو بردن غذا گردد جريمهٔ آن با نظر حاکم تعيين مى‌شود.

مادهٔ ۴۱۴

هرگاه جنايتى که موجب کج شدن گردن و هم‌چنين مانع فروبردن غذا شده اثر آن زايل گردد ديه ندارد فقط بايد ارش پرداخت شود گرچه بعد از برطرف شدن اثر آن با دشوارى بتواند گردن را مستقيماً نگه بدارد يا غذا را فرو ببرد.

ديهٔ فک

مادهٔ ۴۱۵

از بين بردن مجموع دو فک ديهٔ کامل دارد و ديهٔ هرکدام آنها پانصد دينار مى‌باشد و از بين بردن مقدارى از هريک موجب ديهٔ مساحت همان مقدار است و ديهٔ از بين بردن يک فک با مقدارى از فک ديگر نصف ديه با احتساب ديهٔ مساحت فک ديگر خواهد بود.

مادهٔ ۴۱۶

ديهٔ فک مستقل از ديهٔ دندان مى‌باشد و اگر فک با دندان از بين برود ديهٔ هر يک جداگانه محسوب مى‌گردد.

مادهٔ ۴۱۷

جنايتى که موجب نقص فک شود يا باعث دشوارى و نقص جويدن گردد تعيين جريمهٔ مالى آن با نظر حاکم است.